♣♠️♣️♠️
"و زمان، آرامش را تزریق می کند و شما را ذره ذره از درون می کُشد و به خاک می سپارد."
♣♠️♣️♠️
زندگی همه ما تشکیل شده از دروغ های ریز و درشت؛ چه دروغ هایی که خودمون به خودمون میگم و چه دروغ هایی که از دیگران می شنویم.
ما این حق انتخاب رو داریم که دروغ های دیگران رو بعد از شنیدن بپذیریم یا نه؛ اما وقتی پای دروغ های خودمون به خودمون باشه، گزینه رد یا پذیرشی وجود نداره چون دروغی که خودت به خودت گفتی رو قبول می کنی تا خودت رو زیر پا نذاری و این یکی از عجیب ترین ویژگی های این دروغ هاست!
تو می تونی دروغ های خودت رو از دروغ های بقیه تشخیص بدی، و این یه راه نجاته.
"امروز خیلی زیبا به نظر می رسی!"
.
.
سوم شخص حس میشه، نه؟
"فوق العاده به نظر میایم!"
.
.
و این مسلماً نمی تونه به خشکی لحن سوم شخص باشه، چون این خودت هستی که به خودت فوق العاده بودن رو القا می کنی و نه برچسب گذاری میشی و نه تحت تاثیر نظر کسی-بجز خودت- قرار می گیری.
"همه چیز خوب میشه."
.
.
این چطور؟
نمی تونید حدس بزنید دروغ از جانب کیه، نه؟
"گذر زمان همه چیز رو بهتر می کنه."
.
.
یا این؟
بذارید شما رو با یکی از کلیشه ای ترین مواجه کنم.
"اون بر می گرده"
.
.
نظری ندارید؟
اما هدف این ماز بی پایان و دروغ هایی که تقریباً برای همه مون عادی شده، چیه؟
چون می خوام شما رو به این نتیجه برسونم که بعضی دروغ ها، چه روزمره و چه متفاوت، ممکن هست روز یک فرد رو تغییر بده.
أنت تقرأ
11 Minutes |Z.M|
Fanfiction"تو یازده دقیقه فاصله داری و من تمام روز دلتنگ تو هستم، عزیزم؛ پس چرا اینجا نیستی؟" Ziam By: Shey-da [Completed] Most Impressive Ranking; #1 farsi #1 11mintues #6 ziamfanfiction #7 sad
