قسمت هشتم: تیم جستجو

95 24 4
                                    

قسمت هشتم: تیم جستجو

پنجمین روزِ استقرار در لانه | ریموس لوپین

روزهای خسته کننده ای نبودند. میتونم این رو بهتون اطمینان بدم. ما کوکی درست کردیم و توی مزرعه کار کردیم. (من فقط بسته های بذر رو دستشون دادم.) آب تنی کردیم و کل شب هارو رو با تئو و ساشا و کارول و حتی ریگولاس خندیدیم.
پای من سریع خوب شد. زخمم سریع از بین رفت و فقط رد قرمزی ازش روی پوستم موند. وقتی لونا بهم اجازه راه رفتن داد تئو تصمیم گرفت که من رو ببره تا اطراف رو نشونم بده. ما کل خونه رو گشتیم. اتاق همه رو دیدم و چند دقیقه ای روی پشت بوم موندیم. از همون بالا تئو اطراف رو نشونم داد. ادامه ی ردیف درخت ها که روز اول کارول رو اونجا دیده بودم به یه باغ میوه میرسید که باغ توی جنگل محو میشد. وقتی سمت مزرعه میرفتیم متوجه شدم که از اون اطراف صدای آب میاد و وقتی از بالای پشت بوم به پایین نگاه کردم رودخونه رو دیدم که از جنگل رد میشد و سمت مزرعه میرفت. پشت ساختمون یه محوطه برای پارک ماشین ها بود که من متوجه شدم چندین وسیله ی تمرین تیراندازی، شمشیر زنی و این جور کارها اونجاست.
بعد از اینکه کلی با تئو بحث کردم اون راضی شد بهم بگه اون چیزها برای چیه.

+ خیلی خب باشه باشه! بالاخره که میفهمی. ببین ما باید اطراف قفس پرسه بزنیم یا یه سری کارها بیرون از لونه انجام بدیم خب؟ برای همین نمیتونیم همینجوری بریم بیرون. ما باید امادگی جسمی داشته باشیم و بلد باشیم بجنگیم. اگه نتونیم از خودمون دفاع کنیم ممکنه گیر سازمان تجسس بیافتیم و بعدش میدونی چی میشه دیگه!

_ مثلا چه جور کارهایی انجام میدید؟

+ تمرینات؟ خب ریگولاس تقریبا همه چیز رو بلده و بهمون یاد میده. تیراندازی.. ساشا توی تیراندازی معرکه است ولی اصلا معلم خوبی نیست. به هرحال ما افراد زیادی برای جنگیدن نداریم ولی خب تیم جستجو باید بلد باشند که چطوری بجنگند و-

_ من میخوام توی این تیم باشم؟

+ چی؟؟ نه تو هنوز خیلی ضعیفی باید قوی شی تازه تو خیلی اهل‌ جنگ‌ به نظر نمیای! نمیتونی همچین کاری رو بکنی.

_ امتحانم کن.

با چشم های مصمم نگاهش کردم. اون‌‌ سعی کرد با نگاهش پشیمونم کنه ولی من سر حرفم ایستادم.

_ امتحانم کن. نشونت میدم چی ازم بر‌میاد. تو که نمیتونی همینطوری‌‌ عقب بکشی.

اون آهی کشید و سرش رو تکون داد.
+ خیلی خب.‌ باید با ساشا یا ریگولاس مبارزه کنی. اگه اون ها بهت اجازه دادند میتونی توی تیم جستجو بیای.

فلش بک به روز قبل:

+ ریموس تو هنوز کامل خوب نشدی! این یه ریسکه بیخیالش شو.

_ هی ببین‌ من عالیم! انقدر نگرانم نباش تئو.

+ ببین ساشا اصولا توی اندام های‌ جالبی ضربه نمیزنه! ممکنه بهت آسیب بزنه‌ پسر!!

The White RavensWhere stories live. Discover now