هری استایلز در تمام زندگیش با این آرزو بزرگ شد که آیندش شبیه به یه افسانه بشه. وقتی اون کوچیکتر بود با دوستاش ساعتها داستان تعریف میکردن. توی تولد هفده سالگیش هری با خودش فکر کرد که آیا زندگیش مثل یه افسانه هیجانانگیز خواهد بود یا نه. تو اون شبِ...
فنفیکشن لَری بود و شبیه داستان پیترپن بود و جادویی بود و نمیتونستم نرم سراغ ترجمه :) امیدوارم که شماام خوشتون بیاد. { برای ترجمه از نویسنده اجازه گرفته شده }
گفتهٔ خود نویسنده: یه ورژن از پیترپن و خیلی شبیه به ورژن اصلی با یکسری تفاوتها.
• نِوِرلَند (Neverland) تو فارسی هیچستان یا ناکجاآباد ترجمه میشه، همونطور که تو کتاب و انیمیشنای پیترپن اینطوری به فارسی برش گردوندن؛ ولی من فکر کردم اگه از خود کلمهٔ نورلند استفاده کنم قشنگتره. که اگه نظری در این مورد داشتین باهام در میون بذارید.
× وقتی همهٔ قسمتا آپ شدن، یه دور داستانُ دقیقتر ادیت میکنم. ×
عکس کاراکترا، به جز پسرا و النور و خواهرای لویی که هممون آشناییم با چهرههاشون:
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کاپیتان هوک😁👆🏾
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
ساوانا👆🏾
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کاترین👆🏾
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
آملیا👆🏾
+ ترتیب چپترا به هم ریخته، حواستون به شمارهشون باشه موقع خوندن، که یه موقع جا به جا نخونین :))