محکم پاش رو روی گاز فشرد و سرعتش رو بالاتر بود با دوباره زنگ خوردن گوشیش سریعا جواب داد.
-هیونگ...... یه اتفاق دیگه هم افتاده
جونگکوک خشمگین تر از قبل گفت:
+چیشده لعنتی....... حرف بزن مینهو
-اونا میگن تو خونهت رو هم واگزار کردی با همه تابلوها و وسایلات، اگه تو خودت اوناور واگزار نکردی پس......
با درد بدی که کل وجودش رو گرفت دیگه نتونست چیزی بشنوه و کم کم دیدش رو از دست داد با همون توان کمی که براش باقی مونده بود سعی کرد ماشینش رو متوقف کنه اما نتونست و لحظه ای بعد.... هوشیاریش رو از دست داد.
جیمین با لبخند وارد شرکت شد هه جین با دیدن پسر ابرویی بالا انداخت و گفت:
-تو اینجا چیکار میکنی؟
لحظه ای بعد چند مامور پلیس هم وارد شرکت شدن و به سمت هه جین رفتن یکی از مامورها جلو رفت و گفت:
-جئون هه جین شما باید همراه ما به اداره پلیس بیاین
هه جین متعجب گفت:
-اداره پلیس؟ اداره پلیس برای چی؟ اصلا چطور به خودتون اجازه میدین که اینطور وارد شرکت من بشین؟
جیمین خنده ای کرد و گفت:
-لطفا زودتر این خانوم رو از شرکت من بندازین بیرون
اینبار پدر هه جین مداخله کرد و گفت:
-تو کی هستی که دستور میدی دختر منو از شرکتش بندازن بیرون؟ اینجا مال دختر منه
مامور پلیس به سمت هه جین رفت و گفت:
-بهتره خودتون راه بیوفتین وگرنه خودمون مجبور میشیم ببریمتون
هه جین جواب داد:
-وقتی جرمی مرتکب نشدم چرا باید بیام؟معلوم هست اینجا چه خبره؟
مامور پلیس به دو تا دیگه از پلیس ها اشاره کرد و اون دو به سمت هه جین رفتن از زیر کتفش گرفتن و کشون کشون بردنش. پدر هه جین هم شروع کرد به داد و بیداد و سعی کرد دخترش رو از دست اونا بیرون بکشه اما موفق نشد بعد از رفتن هه جین و پدرش همه کارمندا با بهت به هم نگاه کردن جیمین که متوجه سردرگمیشون شده بود اون وو رو به طرف خودش کشید و گفت:
-فکر کنم همتون من رو میشناسین من جئون جیمینم همونطور که میدونید اقای چا اون وو یکی از شرکای جدید این شرکت بودن ایشون از طرف من وکالت داشتن و در اصل شریک اصلی من بودم هه جین شی با کلاه برداری از همسرشون جئون جونگکوک تمام سهام ایشون رو از چنگشون درآوردن اما ایشون موفق نبودن و ما با ارائه یکسری مدارک معتبر این مسئله رو ثابت کردیم و الان اون سهام در اختیار منه یعنی از این به بعد تنها مالک این شرکت منم و اقای چا اون وو مدیر عامل هستن امیدوارم که ابهاماتتون رفع شده باشه میتونید برگردین سرکارتون
YOU ARE READING
grumpy alpha
Fanfiction🚫این فیکشن در دو ورژن جیکوک و کوکمین اپ میشود🚫 🥇#امگاورس 🥇#امپرگ چی میشه که جئون جونگکوک رییس شرکت JJK که به مغرور بودن و زیبایش بلند آوازس با پارک جیمین تصادف کنه و طی اون درگیری اتفاقی که نباید بیوفته و جونگکوگ همونجا با خودش عهد میبنده...
