-Part 5

110 17 0
                                        

پیچیدن صدای تیز به هم خوردن لیوانای پرشده با نوشیدنی مثل اعلامیه‌ای برای شروع یه شب طولانی توی سالن وی‌آی‌پی کلاب افتردارک بود. ژان به پشتی مبل چرم تکیه داد و نوشیدنیشو مزه کرد. رو به مرد مو بوری که روبه‌روش نشسته بود، با پوزخند گفت:
-امشب چقدر آوردی تقدیمم کنی؟

قبل از اینکه جیان‌یو حتی واکنشی به حرفش نشون بده مرد کناریش که هنوز سر پا ایستاده بود، با صدا خنده‌ش گرفت؛ برای اینکه نوشیدنی از دهنش بیرون نپره دستشو جلوی دهنش گرفت و سرشو سمت دیگه چرخوند. کمی بعد به حرف اومد:
-جیان‌یوی بیچاره، هنوز پای میز نرسیده داره ورشکست می‌شه.
جیان‌یو درحالی که لبخندی از حرص و شیطنت روی لباش داشت، همزمان با آیشی طوری سمت مرد خیز برداشت که انگار می‌خواست بزنتش. چائوشینگ فورا خودشو عقب کشید و انگشتشو تهدیدوار سمت جیان‌یو گرفت:
-هوی لباسم سفارشیه، یه امشبو مثل آدم رفتار کن.

جیان‌یو با قیافه‌ای منزجر لباس براق و هولوگرامی چائوشینگو از نظر گذروند؛ مثل همیشه الگوی دوختش عجیب و نامتعارف بود و جزئیات و ریزه‌کاریایی داشت که فقط خود چائوشینگ فسلفه‌شونو توی برند و فشن می‌دونست. جیان‌یو پرسید:
-چقدر ریختی دور؟
چائوشینگ که به این مدل سوالات جیان‌یو عادت کرده بود، صورتشو جلو آورد و شمرده گفت:
-حداقل دو برابر پولی که هر سری به ژان می‌بازی.

ییبو با لبخند یه‌طرفه‌ای به لباس سارا که کت و دامن کوتاه ست با چائوشینگ بود، اشاره کرد و گفت:
-دوتا رو با هم حساب می‌کنی؟
چائوشینگ با افتخار به سر تا پاش اشاره کرد:
-خودت چی فکر می‌کنی؟
ژان با قیافه‌ی متفکر اما نمایشی‌ای گفت:
-اینکه شاید هنوز پروژه‌ی محصولات بازیافتی برای حفاظت از کره‌ی زمینو دارین.
با لیوانش به چائوشینگ اشاره کرد و با اغراق ادامه داد:
-واقعا قابل‌ احترامه.
ییبو با صدای بلند زیر خنده زد. سارا با اینکه خنده‌ش گرفته بود اما سعی کرد با اخم پررنگی به ژان نگاه کنه:
-شرط می‌بندم همچین جنس گرون‌قیمتی رو تو زندگیت ندیدی که این نظرو داری.

آه‌سای که کنار ژان نشسته بود و تا الان ساکت بود، بلند اعلام کرد:
-قبل از اینکه منم وارد بحث لباس شم تمومش کنین که رأیم ژانه. به خودتون رحم کنین یه دست کت‌‌شلوار بپوشین، این چرت و پرتا چیه تنتون.
و به سر تا پای جیان‌یو و چائوشینگ اشاره کرد. ییبو روی میز خم شد تا با وجود ژان بتونه آه‌سای رو ببینه. با ابروهایی بالا پریده گفت:
-منم؟!
آه‌سای رو به ییبو جواب داد:
-هیس، تو بیبی جمع حساب می‌شی.

ییبو دستاشو به سینه زد و باز به پشتی مبل تکیه داد:
-خوبه.
چائوشینگ دستشو بالای پشتی مبل گذاشت:
-انگار بانو آه‌سای با استایلای غیر از استایل مدلای خفنش حال نمی‌کنه.
با سر به ییبو اشاره کرد:
-فقط فم‌بویمون تونسته از دستش در بره.
ژان رو به آه‌سای کرد و با دست خالیش سر تا پای ییبو رو نشون داد:
-یه ایراد از لحاظ تکنیکی؟

•Melantha•Donde viven las historias. Descúbrelo ahora