ep 10

672 50 7
                                    

" یک هفته بعد "

چند روزی میشد که تو باشگاه رقصی که نزدیک خونه هیونجین بود ثبت نام کرده بود

امروز روز سومی بود که اونجا میرفت

هم اینکه وارد باشگاه شد تلفنش زنگ خورد

« سونگمین هیونگ »

جواب داد و گفت : الو هیونگ؟

سونگمین : کجایی دونسنگ؟

فلیکس : اومدم باشگاه! چطور؟

سونگمین : با هه چان و کارینا برنامه ریختیم بریم یه جای خفن
بعد باشگاهت بیام دنبالت؟

فلیکس : آره بیا...فقط کجا قراره بریم؟

سونگمین : منم نمیدونم هه چان پیدا کرده

فلیکس : خیله پس باشگاه تموم شد زنگ میزنم بهت

سونگمین : خیله خب منتظرم دونسنگ!

فلیکس : خدافظ

سونگمین : خدافظ

و تماس پایان یافت!

بعد از عوض کردن لباسش وارد سالنی که سر تا سر دیواراش آینه بود شد

قبل از اینکه در اونجا رو باز کنه فک میکرد مثل همیشه کسی قرار نیست اونجا باشه
ولی با دیدن پسری که کاملا توی موزیک و رقص غرق شده بود تعجب کرد

وارد شد و درو بست

این پسر خیلی براش آشنا بود!

چند قدم جلو تر رفت

امکان نداره! جونگین؟!!!!

با تصور اینکه وقتی سونگمین این موضوعو بفهمه چه حالی میشه
لبخند شیطانی ای زد و به کارینا پیام داد

" حدس بزن چیشده! "

کارینا سریع آنلاین شد و سین کرد

" چیشده؟ "

" یادته گفتم باشگاه ثبت نام کردم؟ "

" آره یادمه "

" حدس میزنی کی باهام هم تیمی شده؟ "

" لعنتی مردم از کنجکاوی! زود باش بگو کیییی؟! "

" بنگ جونگین! "

" شت! شتتتتت! سونگمین خبر داره؟ "

" نه چیزی بهش نگو! وقتی اومد دنبالم میخوام سوپرایزش کنم "

" وایییی قیافش دیدنی میشه! "

" اوهوم! خیلیییی! "

با نیشخند به چت شون پایان داد و گوشیو روی میز کنار سالن گذاشت

جونگین که تازه رقصیدنش تموم شده بود رکابی ای که تنش بود و در اورد و خواست بره سمت بطری آبش که تازه متوجه فلیکس شد!

جونگین : اوه! سلام!

فلیکس : سلام جونگین شی!

جونگین : م..منو میشناسی؟

𝗂𝗌 𝗍𝗁𝗂𝗌 𝖫𝗈𝗏𝖾...? Where stories live. Discover now