پارت ۲۷

1.9K 331 39
                                    

به عکسایی که آخر پارت میذارم حتما نگاه کنید خبر مهمی داخلشه

پوزخندی زد که پای راستمو دقیق وسط پاش کوبیدم که باعث شد دادی بزنه و بیفته روی زمین منم با لوندی چشمکی زدم و گفتم
+اگه از اول گول میخوردی از عمو تبدیل نمیشدی به عمه
و بعد مفتخر عمارت رو ترک کردم و به خیابون پناه آوردم
نمیدونم چه سرقت بزرگی از لیموزین کیم کردم که هنوز پول داشتم ولی خب اصلا پشیمون نبودم لایق بیشتر از اینا هم هستم انقدر که بهشون لطف میکنم
+گشنم شد، آه نمیشه یه بار توی مواقع جدی گشنم نشه؟
داشتم با شکمم دعوا میکردم که نگاهم به سوخاری‌های خوشمزه‌ای خورد ک از توی مغازه‌ی کوچیکی داشتن چشمک میزدن، خورد
+من میخوام خود دار باشم اما اینا دارن نخ میدن

+آی دارم میترکم
به چنگیز که داشت غذا میخورد زل زدم
+سیر شدی قشنگِ آپا؟ میبینی چقدر آپا به فکرته؟
چنگیز صدایی از خودش درآورد و به خوردن ادامه داد
از مغازه بیرون اومدم
+پیش به سوی خونه
با صدای زنگ گوشیم که ریمیکس  صدای چنگیز و آهنگایی بود که توی حموم میخونم، هول کردم
+لانا؟ چرا باید لانا بهم زنگ بزنه‌
بیخیال فکر کردن شدم و سریع جواب دادم تا قطع نشه مجبور شم خودم بهش زنگ بزنم چون حیف شارژم بود
+الو سلام آجوما
€جیمینا! این چه کاری بود کردی؟ خوب شد من با جائه دعوا کرده بودم و نیومدم سر میز
قهقهه ای زدم و گفتم
+کیم رو از دستشویی اوردن بیرون؟
لانا خیلی جدی گفت
€جیمینا نخند همشون به خونت تشنه شدن میخوان بکشنت بچه اصلا سمت خونت نرو که اونجا هم کمین کردن
با بهت داد زدم
+چی؟ من چه غلطی کنم
با نگاه مردم روم صورتمو کج کردم که سرشونو با تاسف تکون دادن و نگاهشونو ازم برداشتن
€نمیدونم...راستی تو چقدر پول از لیموزین برداشتی؟
دستمو توی جیبم کردم و گفتم
+نمیدونم فکر کنم زیاده چون هرچی باهاش غذا میخرم تموم نمیشه، نوش جونم
€آه از دست تو بچه اونا فهمیدن که پولاهم نیست یعنی بگیرنت کشتنت
با صدای بغضی گفتم
+حالا یه اسه*ل ارزششو داره منه دسته گل رو بکشن؟
€جیمنا من باید برم انگار یکیشون داره میمیره
و قطع کرد
صورتمو جمع کردم
+همش تقصیر کیمه که اینارو لوس بار آورده
(دو ساعت بعد)
با خستگی خودمو روی نیمکت‌های استگاه اتوبوس انداختم و شروع کردم به نفرین کردن کیم و خاندانش
+آخ الهی همتون باهموت لیموزین چپ کنید که خسته شدم
با صدای شاکی یه پسره نگاهمو بهش دادم
~از اینجا برو امگا کوچولو وگرنه...
با حرص بهش زل زدم
+وگرنه چی؟ وگرنه چی؟ بیام گازت بگیرم؟ بیام لختت کنم؟
پسره با ترس بهم نگاه کرد
~چی؟
+جلو چشمم نباش اعصاب ندارم دهنتو به باسنت میدوزم
~تو دیوونه ای
دندونامو بهش نشون دادم
+تازه گازم میگیرم هاپ هاپ
پسره با ترس فرار کرد
+پسره چوب شور خیلی خدا بهش رحم کرد که خسته بودم
با دیدن ماشین های مشکی که پشت سر هم توی خیابون میرفتن از جام پاشدم و هول زده رفتم پشت آقای چاقی که کنار خیابون بود وایسادم
+جون عمت تکون نخور قایم شدم
'بنظرت من شبیه درختم؟
+صد برکت به درخت
طرف شروع کرد به غرغر کردن که از پشتش بیرون بودم و رفتم توی کوچه
+انقدر مهمم که کیم واسم اینهمه ماشین فرستاده؟
پشت دست خودمو ماچ کردم
+قربون خودم بشم اصلا

حامی(ویکوکمین)Where stories live. Discover now