Part12
ﻣﺤﻮﻃﻪی ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﻻﯾﺘﯽ ﺍﺯ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﯽﮐﻼﻡ ﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ خوانندهای ﺑﺎ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﭘﺮﺵ نکرده بود؛ ﺍﻣﺎ ﺗﮏﺗﮏ ﻧﺖﻫﺎ ﻭ بالا و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﺪﻥ ﺻﺪﺍی پیانو، ﻣﯽﺗﻮﻧﺴﺖ ﺍﻭﻥ ﺣﺲ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ و ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﭘﺴﺮ ﺗﻨﻬﺎ در ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻟﻘﺎ ﺑﮑﻨﻪ.
انگشتهایی که قرنها پیش روی کلاویههای پیانو دویده بودند، حالا حس آرامش عمیقی رو وارد هالهی قرمز و طلایی خونه میکردند.
نور طلایی هالوژنها، خونه رو در فضایی بین تاریکی و روشنی نگه داشته بود، دقیقاً مثل تقابل روشنی و تاریکی هرمس و فرشتهی پاکش.
تهیونگ و جونگکوک، ﺗﻮی ﺁﻏﻮﺵ ﻫﻢ ﺭﻭی ﮐﺎﻧﺎﭘﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩند ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ مزاحمی، ﺍﺯ ﻃﻌﻢ ﻟﺐﻫﺎی همدیگه ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩند.
جونگکوک ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺭﻭی ﺑﺪﻥ تهیونگ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ و ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ یکبار، ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭی ﺳﯿﻨﻪ ابلیس ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺳﯿﺎه ﭼﺸﻢﻫﺎﺵ ﺯﻝ ﻣﯽﺯﺩ.
تهیونگ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯽﺩﺍد، ﭼﻮﻧﻪ ﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖﻫﺎﺵ ﺍﺳﯿﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺭﺯﻫﺎی ﻗﺮﻣﺰ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮد.
دو رزی که طعم محبت میداد رو ﻣﯽﻣﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁب دهانش ﺁﺑﯿﺎﺭﯾﺸﻮﻥ ﻣﯽﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﯽﺭﻓﺖ، ﻧﮑﻨﻪ یک ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯿﺶ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﯾﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺸﻪ!
ﺑﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﻥ دوبارهی ﺻﺪﺍی ﮐﻼﻭﯾﻪﻫﺎی ﭘﯿﺎﻧﻮ، تهیونگ ﭼﺸﻢهای خستهاش ﺭﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﻫﻮم کوتاهی رو از گلوش ایجاد کرد.
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻮﻫﺎی جونگکوکی ﮐﻪ ﺳﺮﺵ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺭﻭﻱ ﻗﻠﺒﺶ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﻭ ﻧﻮﺍﺯششون ﮐﺮﺩ.
اون رشتههای پنبهای از بین انگشتهاش فرار میکردند. هر بار که دستهای ازشون رو بلند میکرد، عطر سیب ترش به راحتی توی مشامش میپیچید و مستش میکرد.جونگکوک ﺑﺎ ﺣﺲ ﻟﻐﺰﺵ ﺍﻧﮕﺸﺖﻫﺎی تهیونگ ﺭﻭی ﭘﻮﺳﺖ ﺳﺮش، ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺯﺩ ﻭ ﺩﺳﺖﻫﺎﺵ ﺭﻭ، ﺭﻭی ﺷﻮﻧﻪﻫﺎی تهیونگ ﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻮﺳﻪﺍی ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﭼﺸﻢﻫﺎی ﺑﺴﺘﻪی تهیونگ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮐﻢﺭﻧﮕﯽ ﮐﻪ ﺭﻭی ﻟﺐﻫﺎی ﺯﯾﺒﺎﺵ ﺑﻮﺩ، ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ.
ﺣﻘﯿﻘﺘﺎً ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻢ حسودی ﻣﯽﮐﺮﺩ، ﺩﻟﺶ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﻱ ﮐﻪ ﻟﺐﻫﺎی مرد درشت هیکل زیرش رو به لبخند باز میکنه، ﺑﻮﺳﻪﻫﺎی ﺁﺭﻭﻡ ﻭ ﻟﺬﺕﺑﺨﺶ ﺧﻮﺩش ﺑﺎﺷﻪ.
YOU ARE READING
White heart , Taekook version
Fanfiction{فول شده} ⇢ɴᴀᴍᴇ : White heart ⇢ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , fantasy , BDSM ⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : #Vkook , Hopmin ⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ : #Nia "قلب ابلیس زخم خورده بود، از سمت معشوقی که فکر میکرد بین تمام سیاهیهای زندگیش عاشقش شده. پس هر کسی که باعث این زخم...