فضای شادی بر تالار جشن حاکم بود
حتی هوای بارونی هم تاثیری روی فضای شاد و بی دغدغه تالار نداشتجمعیتی مشغول معاشرت بودن و جمعیت دیگه ای همراه الفاهاشون روی پیست رقص به آرومی می رقصیدن
موسیقی ملایم و کلاسیک در عین شادی بخش بودن آرامشی رو به فضای تالار تزریق می کرد
جئون و کیم با جمعی از سرمایه داران مشغول صحبت بودن و سارا و رزان هم استرس خوب پیش رفتن جشن رو داشتن
تهیونگ هم با توله اش سر میز به همراه چندتا از دوستان قدیمیش نشسته بود
+ من شنیدم ارباب هم امشب دعوته
_ درسته
ته: خب که چی ؟
+ من یه بار اون رو با نقاب دیدم ، صورتش رو نمیدونم اما هیکلش واقعا سکسیه
ته: اوه واقعا
_ درسته اون قد بلند چهارشونه و هیکلیه
ته: هووممم یه توله امگا با یه غول بیابونی ترکیب خوبیه
+ راستی تهیونگ آلفات کجاست ؟
ته: نمیدونم برامم مهم نیست
+ وا ؟! یعنی چی ؟
گئوم: یعنی فضولیش به شماها نیومده
+ بله؟!
گئوم: گمشید
و به دنبال حرفش خرخری کرد که دوتا امگای دیگه سریع میز رو ترک کردن
ته: ممنونم هیونگ
گئوم: قابلت رو نداشت کلوچه
بوسه ای به لپ تاپ و نرم تهیونگ زد و کنارش نشست ، آروم با انگشت اشاره اش لپ کوچولو تهیانگ رو لمس کرد و قربون صدقه اش رفت
تهیونگ لبخندی زد و سرش رو روی شونه هیونگش گذاشت ، گئوم این دفعه بوسه ای به سرش زد و موهای مشکیش رو نوازش کرد
ته: هیونگ نمیشه بپیچونیم بریم ؟
تا گئوم خواست جواب بده آسمان غرش بلندی کرد
همگی ترسیدن ..... خنده هاشون ساکت شد .... موسیقی آروم حالا آزارنده شده بود .... فضای تالار ناگهان دلگیر شد و غباری از جنس ترس و دلهره توی هوا پخش شد
سکوتی از جنس ترس ......
این بار ملودی تالار صدای تق تق کفش های مشکی اون بود
ارباب !!!
با تیپی سر تا پا مشکی ، صورتی پوشیده شده با ماسک وارد تالار شد
صدای کفش هاش انگار موسیقی مرگ و شکنجه بود ، همه ترسیده بودن هیچ کس جرات نفس کشیدن هم نداشت
ارباب پوزخند تمسخر آمیزی زد و به راهش ادامه داد
جئون و کیم با ترس و دلهره جلو اومدن
![](https://img.wattpad.com/cover/342441249-288-k807866.jpg)
VOCÊ ESTÁ LENDO
CONTRACT [Kookv]
Contoنام: قرارداد 💫 خاندان جئون ...... خاندان کیم ........ دو خاندان بزرگ کره جنوبی ..... متشکل از آلفای خون خالص و قوی ثروتمند ترین توی کره و آسیا اما ؟!!!! اما چی میشه اگر این وسط یکی باشه بزرگتر از این دو خاندان ؟ ؟! ارباب ؟! بزرگ ؟! چی میشه اگر...