seduction

{ 𝖓𝖊𝖜 𝖋𝖋 -15- " 𝖘𝖊𝖉𝖚𝖈𝖙𝖎𝖔𝖓 " }

جاعه اروم روی صندلی نشست و به محض اینکه خواست دستشو روی پاش بکشه متوجه شد باند نداره
دختر با دیدن زخم عمیق افسر خیلی ناگهانی به سمتش هجوم برد !
^ کله شق چیکار کردی !!!!!!!!!
پسر لبخند هولی زد
. چیزی نیست قربان
ریوجین صاف وایساد و تو چشمای  جاعه زل زد
^ راستشو بگو .... همین الان !
پسر سعی کرد از زیرش در بره ولی با صدای اشنای وکیل سرشو پایین انداخت و مثل بچه ای که قراره تنبیه بشه منتظر شد
▪︎ بهش حمله شده
^ اینو که خودمم میدونم
ریوجین درحالی غرید که سمت وکیل برمیگردشت و لیوان یبار مصرف رو برای پسر پر میکرد
سونگ جونگ کی کیف سامسونت قهوه ایش رو روی مبل رها کرد و دستهاشو توی جیب شلوارش فرو کرد
▪︎ ینفر میخواسته مدارک رو بدزده و جاعه دیدتش و سعی کرده جلوشو بگیره
ریوجین سمت پسر چرخید و چند ثانیه بهش خیره شد
و بعدش جلوی چشمای متعجب وکیل اون پسر رو به اغوش کشید
شاید حتی جاعه به اون اغوش نیاز نداشت ولی ریوجین .... اره ... شاید اون دختر نیازمندش بود !
.
ریوجین به جلد قرمز کتاب و دونامه ای که روبروش بود خیره شد
سونگ توی جاش جابجا شد و سمت ریوجین خم شد
▪︎ اگه از این مخفی کاری بگذری پروندرو همینجا ول میکنم
چانیول لیوان ایس امریکانوشو روی میز گذاشت و درحالی که داشت کیکشو میجویید سر تکون داد
× اوهومممم ... راست ... راست میگه
بینش میجویید و اعصاب جاعه رو خورد میکرد
جینی دستاشو بهم قفل کرد
{ بقدا من ... من میخواستم بگماااااا ولی سرهنگ کیم گفت باید ساکت بمونم
جاعه با شنیدن اسم اون مرد یاد لحظه ای افتاد که اون رو توی راهرو ملاقات کرده بود
.کیم عوضی
اروم زمزمه کرد و به پشتی صندلیش تکیه داد
چانیول با سر و صدا از جاش بلند شد و لیوان و بسته ی کیکشو توی سطل اشغال انداخت و بالاخره به قالب سرگرد پارک برگشت
× من خوندمش
مخاطبش ریوجین بود و با اون جمله موفق شد سر دختر رو بالا بیاره
^ خب ؟
چانیول بالای کاناپه ی  جینی ایشتاد و دستاشو به تاج کاناپه ی راحتی چرم تکیه داد
× خب درواقع با فلیکس باهم خوندیمش شبی که تو بیمارستان بود ولی فقط صفحه ی اولشو بعدا خودم تا اخر فصل اولش رو خوندم ولی ..... فکر میکنم واقعیت توی همون صفحه ی اول بوده
▪︎ منظورت چیه ؟
سونگ اروم گفت و استکان قهوشو بلند کرد
مرد سمت سرگرد جوان تر قدم برداشت و کتاب قرمز رنگ رو از روی میزش برداشت و صفحه ی اولش رو باز کرد و بعد از چند ثانیه تعلل چشم هاش به وضوح گشاد شدن
× کدوم گوریهههه
ریوجین بلند شد و توی کتاب سرک کشید و تونست تکه های بریده شده ی صحافی کتاب رو ببینه و کتاب رو از دستش بکشه
جاعه سمت جینی خم شد و سوالی ک دلش میخواست رو پرسید
. بازگشایی اثر انگشت شده بود ؟
دختر هم به همون ارومی جوابشو داد
{ اره ولی فقط اثر انگشت سرگرد لی و سرگرد شین روش بوده که بازش کرده بودن
سونگ چشم چرخوند و سمت جاعه برگشت
▪︎ هی پسر
پسر جوونتر سرش رو سمت وکیل چرخوند 
. بله ؟
▪︎ برو این کتابرو بخر
افسر با بی تفاوتی تمام توی چشم های وکیل زل زد و وقتی جدیتش رو دید مجبور شد بلند شه
. اسمش ؟
▪︎ مرا به کنگاراکس نبر
افسر سر تکون داد و بعد از احترام نظامی از اتاق خارج شد
ریوجین کتاب رو روی میز پرت کرد و شقیقشو فشرد
× جینی شی اثر انگشتای روی کتابو بررسی کنید منم میرم دوربینارو چک کنم
جینی سر تکون داد و به محض خروج جفتشون سرگرد بدون تحمل قفل کشوی میزش رو باز کرد و قوطی مشکی رنگ رو بیرون کشید
وکیل با ریلکسی به دختر خیره شد و حتی وقتی ریوجین چهارتا از اون قرصای سفیدو بالا انداخت تعجب نکرد
اون عادت داشت !
این رورا هر پلیسی یدونه از اینا داشت فقط دوزشون باهم فرق میکرد
▪︎ دوزش چقدره ؟
سرگرد نگاهی به مرد انداخت و با اعصابی که حالا اروم شده بود قهوشو توی دست گرفت
^ ترنکولایزر
اروم زمزمه کرد و باعث شد وکیل سوت بزنه
▪︎ بیخیال میشد از یه دوز پایین تر استفاده کنی یچیزی مثل بنزودیازپین
سرگرد هنوز خیره به فنجون قهوش صندلی چرخ دارش رو میچرخوند
^ نمیتونستم ..... سابقه ی اختلال روانی دارم و خب .... به یچیزی نیازداشتم که در لحظه ارومم کنه
وکیل از جاش بلند شد کیف سامسونتش رو برداشت و دستشو توی جیب شلوار مازراتی مشکی رنگش فرو کرد
▪︎ معتادش نشو
^ خیلی دیره .... !
ولی ریوجین وقتی زمزمه کرد که وکیل از اداره خارج میشد ...
_________________________

هی چطورید بیبیز ؟
دلم براتون تنگ شده بود ...
خب بنظرتون چی تو صفحه ی اولی بود که چانیول خوند ؟
کی صفحه ی اولو برداشته ؟
کیم واسه چی به جینی گفته بود به کسی نگه ؟
منتظر جوابا و ووتاتون هستم
لاو یو ال