و بعد دراوردن باکسر پسر سقف ماشینش رو بازکرد.
دکمه های پیراهنش رو با سرعت باور نکردنی ای باز کرد.
و بین پاهای پسرش نشست اون هارو از هم باز کرد و با حوصله بوسه های پرمانندی روی انها میزد. قسمت داخلی رونش رو با مک هاش شروع به رنگ امیزی کرد و لکه های مالکانه ای به جا گذاشت .

در نهایت دیک پسر رو که تحریک شده بود داخل دهنش برد و براش خورد البته تا جایی که باعث ارضا شدن دوست پسر کوچولوش نشه.

وقتی لب هاش با صدای پاپ مانندی از دیک پسرش فاصله گرفت ناله های اون کوچولوهم قطع شد صورت گلگون و غرق در لذتش جاش رو به یک اخم کیوت و فانتزی داد و چشم های بیحال و خمارش پر از شعله های نیاز و شیطنت شد.

در همین لحظه بود که جاشو با یونگی عوض کرد و مردشو زیر خودش کشید یونگی با حس افتخار و عشق به اون فسقلی پرو نگاه میکرد و تو ذهنش صحنه های نچندان معصومانه ای رو می پروروند.

مدل جذاب شلوار و باکسر مرد رو در اورد و شروع به مالوندن رون های تو پر و سفیدش به پاهای دوست پسرش کرد دستای کوچولوشو تو دهنش گذاشته بود و مک های پر سر صدای به اونها میزد .

یونگی به اوج نیازش رسیده بود و شیطنت های جیمین فقط همه چیز رو بدتر میکرد.

جیمین انگشت هاشو وارد ورودیش کرد و شروع به عقب جلو کردن اونها میکرد ناله هاش به قدری بلند شده بود که مطمئنا اگر کسی روی پل بود قشنگ صدای اونو از پایین میشنید ..  ولی خب هیچکس اون موقع شب اونجا نبود.
یونگی دست هاشو دور کمر باریک و نرم پسرش حلقه کرد و اون رو کمی از روی سیکس پک هاش به پایین تر هل داد جیمین از همین حالا کنترل حرکات رو به یونگی سپرده بود تا اونو به اسمونا برسونه.

یونگی دیکش رو که کاملا بیدار شده بودو وارد مدل کوچولوش کرد و از حس تنگی خوب دور دیکش ناله های از ته گلویی می کرد و جیمین بخاطر پر شدن چشم هاشو روی هم گذاشته بود و دهانش نیمه باز بود.

ثانیه ای بعد ناله های بلندو کش دار دو پسر مخلوط شده بود و این یونگی بود که جیمین رو مثل کابوی خبره ای بالا و پایین میکرد و وقتی نوک دیکش به پروستات بیبیش خورد جیغ های از رو هیجانش باعث شده بود انرژی بیشتری بذاره تا اون کوچولوی سرکشو به فاک بده .

همین طور که درون پسر کوچیک تر می کوبید دست هاشو مالکانه به دورکمرش محکم کرد و با دیدن سینه های پف دار و سیخ شدش یکشونو به دهن کشید و مک های محکمی به اونها زد سینه هاشو دونه به دونه میخورد و گاز میگرفت صدای جیم از فرط جیغ و ناله  گرفته شده بود.

یونگی لب هاشو درون دهنش کشید و جنگ زبون هاشون برای پیروزی شروع شد که طبق معمول برنده یونگی بود تمام نقاط دهن بیبی رو مزه مزه می کرد .

ㅁ~KARMA~ㅁOù les histoires vivent. Découvrez maintenant