Stay with me: P.6

2.2K 481 34
                                    

جونگ کوک:
میدونستم قرار گذاشتن اون ساعت از شب، احمقانه به نظر میرسه ولی چاره ای نبود. کل روز رو از پشت پنجره باهم حرف زده بودیم و وقتی مادربزرگ تهیونگ یدفعه وارد اتاقش شده بود، از بالای تختم پایین پرتاب شده بودم و الان کمردرد بدی داشتم.
تاریکیه دشت باعث میشد کمی بترسم زیر اون بوته های بلند ممکن بود هر نوع جونوری وجود داشته باشه.
آب دهنم رو قورت دادمو چراغ قوه ای که از نامجون قرض گرفته بودمو روی زمین گرفتم. چیزی نبود.
آهسته نشستم و منتظر تهیونگ موندم.
امیدوار بودم بیاد ولی جایی ته دلم به این فکر میکردم که اون پسرک برای عاشق بودن زیادی بچست.

با صدایی که لابه لای علف های بلند پیچید به سرعت از جام پریدم و چراغ قوه رو سمت منبعش گرفتم. با دیدن تهیونگ که به خاطر نور جلوی چشماشو گرفته بود؛ با ناباوری به سمتش پرواز کردمو تو‌ یه لحظه لبمو رو لبای عسلیش کوبیدمو مک عمیقی بهش زدم.

پسرکم با چشمای گرد شده دستش رو روی قفسه ی سینم گذاشتو بعد از بوسه ی ریزی که به لبم زد ازم جدا شدو نفس عمیقی کشید:
تهیونگ: جوهن کوک...داهشتی خهفم میکدی
لبخندی به کیوتیش زدمو بغلش کردمو بعد از بوییدن عطر بی نظیر تنش بوسه ای زیر گلوش گذاشتم.
کوک: آخه تو که نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود کلوچه ی من
تهیونگ کمی سرش رو پایین انداخت توی اون تاریکی چیزی مشخص نبود ولی حدس زدن اینکه لپای خوشگلش حسابی گل انداخته بودن اصلا کار سختی نبود.

دانای کل:

تهیونگ به صورت کیوتی زیر ابروش رو خار‌وند که جونگ کوک زمزمه کرد:
کوک: دوستت دارم ته...
تهیونگ با چشمای درشت به جونگ کوک نگاه کرد.
البته که اونم دوسش داشت اما برای لحظه ای نفهید منظور جونگ کوک از (دوست دارم) دقیقا چیه؟؟!
پس کودکانه لبخندی زد:
تهیونگ: مهنم دوسهت داهرم

جونگ کوک با شنیدن این جمله هیجان زده پیشونیه پسرک رو بوسید.
تهیونگ نگاهی به اطرافش انداخت:
تهیونگ: ما...هینجاه چیهکار میهکنیم جوهن کوک؟
(ما اینجا چیکار میکنیم جونگ کوک)
جونگ کوک موهای پسرک رو نوازش کردو دستش رو گرفت.
تنها چیزی که اون دشت رو روشن میکرد نور ماهی بود که از آسمون بیشتر از همیشه بهشون نزدیک بود.

تنها چیزی که اون دشت رو روشن میکرد نور ماهی بود که از آسمون بیشتر از همیشه بهشون نزدیک بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
That Summer Has Passed (Season 1)Where stories live. Discover now