"سلام! من جین هستم...همسای-"
"صیکتیر بابا."
~°~°~°~°~
Written by @avetarain *-*
Translated by @haniishere_ ^-^
~°~°~°~°~
فقط یک داستانِ عاشقانه ی معمولیِ دیگه....
"سلام! من جین هستم...همسای-"
"صیکتیر بابا."
~°~°~°~°~
Written by @avetarain *-*
Translated by @haniishere_ ^-^
~°~°~°~°~
فقط یک داستانِ عاشقانه ی معمولیِ دیگه....
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟!
...