19

6.3K 1.2K 78
                                    

T: تو کجایی؟

J: ببخش ته یه مشکل کاری برام پیش اومد

T: که نمی تونستی به من بگی؟

J: ببخشید....

T: گوک این رابطه داره گیجم‌ میکنه

J: منظورت چیه

T: شاید گیج کننده بهترین توصیف نباشه ولی من نمیشناسمت، نمیدونم تو کی هستی
T: چطور میتونم با کسی که هیچی ازش نمیدونم باشم؟؟

J: تو منو خیلی بهتر از چیزی که فکر میکنی میشناسی

T: آیش گوک من نمیدونم تو چه شکلی ای یا چند سالته
T: من امروز برای دیدنت ذوق داشتم اما تو منو پیچوندی

J: من یه مدت اونجا بودم، کنارت

T: داری چی بازی میکنی؟

(مترجم: منظورش اینه کوک داره باهاش بازی میکنه و بهش بگه چی بازیه تا اونم توش شرکت کنه یا همچین چیزی)

J: من بازی نمیکنم

T: جدی باش گوک من میخوام باهات آشنا شم، از قایم شدن پشت کوه دروغات دست بردار

J: من دروغ نمیگم!
J: چرا نمی فهمی

T: نمیفهممش؟!
T: پس خودت بگو

J: من نمیتونم

T: چرا؟

J: چون نمیتونم

T: پس کی برمیگردی پیشم

J: جی جی کی

T: من نمیخوام باهات بازی کنم

J: منکه بهت گفتم!

Read

J: میدونم باورم نمیکنی ولی من عاشقتم قسم میخورم

یادداشت مترجم:ریدرای سوییتم من بعد رسیدن شرط میتونم هر وقت تونستم اپ‌کنم اینکه همیشه زیر ده دقیقه اپ‌ میکردم به این معنی نیست که وضیفمه. اگر یه نفرتونم کامنت بزاره متوجه میشم شرط رسیده نیاز نیس زیر پنج دقیقه سه نفر بهم بگن🧡🦊

ᴍᴇʀᴄʜ |ᴋᴏᴏᴋᴠWhere stories live. Discover now