Shower sEx (Jinkook)

8.1K 459 36
                                    

اون روز خسته کننده ترین روز کالجش بود. از صبح فقط و فقط بدشانسی آورده بود و تنها چیزی که میخواست این بود که برسه به اتاقش و استراحت کنه. در اتاق رو باز کرد و کوله ی پر از کتاب سنگینش رو روی صندلی میزش گذاشت. به تخت نامرتب جونگ کوک نگاه کرد و سری از تاسف تکون داد. هم اتاقیش بی نظم ترین آدم روی زمین بود و تقریبا هر روز با هم سر این قضیه دعوا داشتن و جین برای روز فارغ التحصیلیش و رفتن از این خوابگاه مزخرف لحظه شماری میکرد. روی تخت خودش نشست. نمیخواست به این زودی بخوابه چون شام سلف رو از دست میداد برای همین تصمیم گرفت یکم تلویزیون تماشا کنه. بعد از پیدا کردن ریموت تلویزیون قدیمی رو روشن کرد و با صحنه ای که دید چشم هاش از تعجب گرد شد. به پورن رو به روش زل زده بود و تو دلش احمق و کله خر بودن جونگ کوک رو تحسین کرد. میدونست وقت هایی که کلاس داره جونگ کوک با دوستاش اینجا وقت میگذرونن ولی فکر نمیکردن انقدر شجاع باشن که در حالی که اتاق سرپرست چند متر اون ور تره همچین ریسکی کنن. دوباره به صفحه تلویزیون خیره شد و با خودش فکر کرد"هر پورنی هم نه، گی پورن؟ یعنی اونم گی عه؟" از جاش بلند شد و تلویزیون رو خاموش کرد. سرش رو تکون داد تا از پورنی که چند لحظه پیش دیده بود از سرش بیرون بره ولی محض رضای فاک اون فقط یه دانشجوی کالج بود که تعداد تجربه های جنسیش انگشت شمار بودن پس به خودش حق میداد که صدای آه و ناله هایی که از ویدیو پخش میشد یکم روی دیکش تاثیر گذاشته باشه. جین یه راز داشت که مدت زیادی رو صرف پنهان کردنش کرده بود. گی بودن چیزی نبود که توی اون جامعه ی هموفوبیک بتونه جار بزنه و راحت برای خودش دوست پسر پیدا کنه به خاطر همین نتونسته بود نیاز هاشو اونجور که باید براورده کنه. با صدای در سرش رو بالا اورد و جونگ کوک رو دید که وارد شد و کوله پشتیش رو همونجا کنار در رها کرد. جین اخمی کرد و خواست چیزی بگه که با صدای کوک متوقف شد " _هیونگ..تو راست کردی؟" فاک جین دیک نیمه تحریک شده ش رو تقریبا فراموش کرده بود. با صورت سرخ شده به سمت حموم رفت"_ن..نخیرم" صدای خنده ی کوک رو از پشت در حموم میشنید. فحشی داد و شروع به برهنه شدن کرد. دوش آب رو باز کرد و اجازه داد قطرات آب آرومش کنن ولی وضعیت خوبی نداشت و قرار نبود به همین راحتی دیکش بخوابه. یعنی مجبور بود اونکار رو بکنه؟ دستش رو دور دیکش حلقه کرد و آروم بالا پایین کرد. نیاز داشت به یه چیزی فکر کنه تا زودتر خالی بشه. یاد وقتی افتاد که جونگ کوک لباسش رو جلوش عوض کرد و اون تونست عضلات خوش فرم و تتوی روی شونه ش رو ببینه. چقدر اون صحنه براش هات بود! کم کم داشت نزدیک میشد بین ناله های آرومش ناخوداگاه اسم جونگ کوک رو ناله کرد. در حموم باز شد و جین با ترس سمت در برگشت "_چیکار میکنی؟ برو بیرون!" ولی جونگ کوک با خونسردی اومد تو و لباس هاش رو کناری انداخت و فقط با یه باکسر رو به روی جین ایستاد. جین در حالی که سعی میکرد خودش رو بپوشونه دوباره تکرار کرد"_نشنیدی چی گفتم؟ برو بیرون برای چی اومدی تو؟" جونگ کوک دستی بین موهاش کشید و به سمت جین اومد"_کامان هیونگ..مگه خودت صدام نکردی؟ دوش گرفتن دو تا پسر که چیز عجیبی نیست مگه نه؟" انقدر جلو اومد که جین به دیوار پشت سرش چسبیده بود و نمیدونست چی بگه. جونگ کوک نیشخندی زد و صابونی برداشت"_ بذار کمکت کنم خودتو بشوری هیونگ" صابون رو از روی شونه هاش پایین کشید و سمت سینه هاش برد. جین خشکش زده بود و نمیتونست منکر این شه که چقدر داره لذت میبره. جونگ کوک دستش رو پایین تر برد و مثلا تصادفی با دیک برجسته شده ی جین تماس داد. جین از جا پرید مچ دست کوک رو گرفت "_ لازم نکرده برو بیرون" کوک دستش رو از دست جین بیرون کشید و در عوض هر دو دست جین رو گرفت و بالای سرش به دیوار قفل کرد"_ لطف منو نادیده نگیر هیونگ! میدونم که میخوایش پس بی حرکت وایسا" جین تو چشمای کوک زل زد و با دیدن شهوت توی چشماش ساکت شد. اشکالی نداشت که یکم لذت ببره هوم؟ کوک صابون رو سر جاش گذاشت و دست خودش رو دور دیک جین حلقه و شروع به بالا و پایین کردن کرد. جین آروم ناله میکرد و پایین تنه ش رو به دست کوک نزدیک تر میکرد. جونگ کوک سرش رو توی گردن جین فرو برد و شروع کرد به بوسیدن و مکیدن. وقتی رد ارغوانی رنگ مارک هاش رو دید لبخندی از رضایت زد و این بار به سمت نیپل های حساس شده ش حمله ور شد. هر دو تا رو میمکید و گاز میگرفت و  باعث میشد جین ناله های بلندی کنه. عقب کشید و به چشم های خمار جین نگاه کرد"_ بگو ببینم هیونگ چرا داشتی اسممو صدا میکردی هوم؟" جین جوابی نداد. کوک حرکت دستش رو آرومتر کرد"_ داشتی منو تصور میکردی که خودتو خالی کنی؟ آره؟ چطور تصورم میکردی؟ جوری که توی اون سوراخ تنگت میکوبم؟ جوری که روی تن قشنگت کام میشم؟ چطوری؟" جین با حرف های بی شرمانه ی کوک بیشتر ناله میکرد و کاری از دستش برنمیومد "_ جواب منو بده هیونگ.. منو میخوای؟ دیکم رو توی خودت میخوای؟" جین از شدت تحریک شدگی نمیدونست داره چیکار میکنه پس تقریبا فریاد زد"_آره! میخوامش. پس سریع باش و کارتو بکن جئون" جونگ کوک دستش رو کنار کشید و باعث شد جین از نارضایتی ناله ای کنه"_ همیشه میدونستم چه هرزه کوچولوی هورنی ای هستی. خب بیا چیزی که میخوای رو بهت بدیم" دست های جین رو ول کرد و به سمت دیوار برش گردوند. دوش آب هنوز باز بود و هر دوشون رو حسابی خیس کرده بود. جین با حس دیوار سرد رو پوست لختش به خودش لرزید. کوک زانو زد"_پاهاتو باز کن و لپ های باسنتو با دستات بگیر هیونگ" جین پاهای لرزونش رو از هم فاصله داد و کاری که کوک خواست رو انجام داد. جونگ کوک صورتشو نزدیک برد و زبونش رو روی حفره ی صورتی رنگ هیونگش کشید. جین بلند بلند ناله میکرد ولی جونگ کوک با بی رحمی سریع زبونش رو توی حفره ی تنگ و خیس جین حرکت میداد. از جاش بلند شد و نیپل جین رو بین انگشت هاش فشرد"_فکر کنم با خیسی آب و زبون من آماده شده باشی هیونگ پس دیگه بیشتر از این آماده ت نمیکنم" چند بار دستش رو با حرکت رفت و برگشتی رو دیک خودش کشید و کلاهکش رو به سوراخ جین مالید ولی داخلش نکرد. جین با عجز و آشفتگی خودش رو به سمت پایین هل میداد که دیک جونگ کوک واردش بشه ولی موفق نمیشد. جونگ کوک با نیشخند همیشگیش به تقلاهای جین خیره شده بود"_ واقعا دلت میخواست یه دیک پرت کنه مگه نه؟ پس چرا زود تر ازم نخواستی هیونگ؟ اشکالی نداره از این به بعد هر شب میزارم حسش کنی. تو هر پوزیشنی که دلت بخواد. میدونی چرا؟ چون تو همین چند دقیقه فهمیدم نمیتونم از سوراخت دست بکشم" سه تا از انگشت هاش رو وارد دهن جین کرد"_ اگه دردت اومد دست منو گاز بگیر. ما که نمیخوایم با صدای ناله های آقای چوی بفهمه دانشجوی موردعلاقش چجوری داره به فاک میره؟" جین با اشک توی چشم هاش سرش رو تکون داد. واقعا اون دیک لعنتی رو میخواست پس چرا جونگ کوک انقدر وقت تلف میکرد؟ با حس کش اومدن دیواره های ورودیش ناله ی خفه ای کرد. دیک کینگ سایز جونگ کوک اینچ به اینچ واردش میشد و جین از دردش نمیتونست ناله کنه! انگشت های جونگ کوک رو گاز میگرفت و به خاطر باز موندن دهنش بزاقش از روی چونه ش راه افتاده بود و صحنه ی کثیف و هاتی رو به وجود آورده بود. جونگ کوک به خاطر گرما و تنگی که دیکش رو احاطه کرده بود ناله های کوتاهی میکشید. بعد از چند دقیقه شروع به حرکت کرد و ضربه های عمیق و محکمش رو روی پروستات هیونگش متمرکز کرده بود. جین عملا نابود شده بود و نمیتونست این حجم از لذتی که جونگ کوک بهش میده رو تحمل کنه برای همین به سرعت کام شد و کام سفید رنگش روی دیوار حموم ریخت. جونگ کوک عمیق و عمیق ضربه میزد و باعث میشد جین ستاره ها رو پشت پلکش ببینه"_جین هیونگ... از کوبیدن آههه توی سوراخت سیر نمیشم... چطور انقد تنگ اهه تنگی؟" جین به زور میتونست روی پاهاش بایسته. جونگ کوک دستش رو از دهنش بیرون کشید و پهلو هاش رو گرفت و ضربه های آخر رو محکم تر از قبلی ها زد و دیکش رو بیرون کشید و روی گودی کمر جین کام شد. جین رو برگردوند و دوباره به دیوار چسبوند"_به فاک رفتنت رو دوست داشتی هیونگ؟ امیدوارم داشته باشی چون از این به بعد به جای روم میت فاک بادی همیم" جین گردن پسر رو برای بوسیدنش پایین کشید"_عاشقش بودم!" بوسه ی هاتشون رو زیر قطرات آب شروع کردن و با حلقه شدن پاهای جین دور کمر خیس جونگ کوک، کوک تصمیم گرفت راند دوم رو شروع کنه و البته که جین اعتراضی نداشت. اون بهترین فاکری بود که تو عمرش دیده بود. آخه میدونید جین فقط یه دانشجوی خرخون نبود راز بزرگتر از گی بودنش هورنی بودن بیش از حدش بود~

_____________
های:))) خودم راستش اینو زیاد دوست نداشتم ولی تلاش کردم خوب دربیاد حالا نمیدونم چجوری شد امیدوارم شما  و اون فردی که درخواست داد دوسش داشته باشین💛💛

BTS OneShotWhere stories live. Discover now