"توییتر"
تومو : هــی بابت اون روز متاسفم
هری استایلز : چطوری اکانتمو پیدا کردی؟
تومو : تو اکانت اینستای جما سرچ زدم، همین.
هری استایلز : اوه
تومو : چرا بلاکم کردی😭
هری استایلز : چون چندشی
تومو : چرا آخه؟!
هری استایلز : کدوم آدمی به کسی که تاحالا ندیدش پیشنهاد کردن میده؟
تومو : خیلی از آدما!
هری استایلز : *خیلی از آدمای مثل تو
تومو : و منظورت از آدمای مثل من چیه
هری استایلز : *سرفه* لاشیا *سرفه*
تومو : حقیقتن یکم بهم برخورد
هری استایلز : خودتم اگه یکی بهت همینطوری میگفت که میخواد بکنتت بهت برمیخورد
تومو : تو همین حالاشم باید به خودت ببالی که کسی مثل من ازت خوشش میاد
هری استایلز : الان جدی ای؟
تومو : آره؟
"شما این اکانت را بلاک کردید"
YOU ARE READING
Wanna Fuck?
Fanfictionلویی غالبا یه لاشیه و هری فک میکنه که اون یه آشغاله. تا وقتی که نظرش عوض میشه. • a Larry Stylinson Fanfiction. • _ترجمه ی فارسی. نویسنده : mochaharry تلگرام : FanfictionsOnly