⁦⚔️⁩مبارزه دوم: توسکا⁦⚔️⁩

Start from the beginning
                                    


مردد سرش رو بالا آورد.


"باید یه چیزی بهت بگم"


با استرس به لبای جونیگن خیره شد تا بلکه تکون بخورن و بک رو از این ترس خارج کنن.


"بهت حسودیم میشه..."


بک اَبرو هاش رو به هم نزدیک کرد.


"چ...چرا؟"


لباش رو با زبونش تر کرد "چون تو انقد جرئت داشتی تا زودتر این رو به من بگی"


بک که به جلو خم شده بود کمی عقب رفت و منتظر شد تا ادامه حرفش رو بشنوه.


"چند وقت بود که با خودم کلنجار می‌رفت که چه جوری این رو بهت بگم، حالا که تو گفتی منم شجاعتش رو پیدا کردم"


بک تردید کرد اما سوالش رو پرسید "تو هم..."


جونگین سرش رو تکون داد "اوهوم... من... منم گِیَم..."



•°•°•°•



2020/1/21



"چان"


دمبل های ده کیلو‌ای رو روی زمین گذاشت و نفسش رو بیرون فرستاد.


سرش رو تکون داد تا سهون حرفش رو رو بزنه.


"من خستم!"


"به من چه؟"


سمت بارفیکس رفت و از میلش آویزون شد.


"به مینهو گفتی می تونه بره استراحت..."


"به تو چه؟"


همون‌طور که خودش رو بالا میکشید و پایین می‌آورد با بیخیال ترین حالت ممکن گفت.


سهون چند لحظه پوکر شد و بعد نیشخندی زد.


وقتی چان خودش رو بالا کشید سهون بلافاصله شلوارش رو پایین کشید و در رفت....


"یاااااااااا.... اوووووه سهوننننننن"


داد چان رو به تخمای عزیزش گرفت و سمت تردمیل رفت.


چان که با فریادش توجه چند تا دیگه از بازیکن ها رو جلب کرده بود و مطمئن بود تصویرش با شلواری که تا زانو پایین کشیده شده تصویر جالبی نیست، لبخندی زد و خودش رو پایین انداخت تا شلوارش رو بالا بکشه.


وقتی بقیه به کار خودشون مشغول شدن با عصبانیت سمت تردیملی که سهون داشت روش میدوید رفت و پس گردنی محکمی بهش زد.


"آییییی... عوضی..."


"این به خاطر گوهی که خوردی..."


فقط یه دونه زد چون اون سهون بود اگه فرد دیگه‌ای بود قطعا کار با یه دونه پس گردنی تموم نمیشد.


"همه استراحت!!!"


چان بعد از زدن پوزخندی بلند داد زد تا همه بشنون.

⁦⚔️⁩The Condition Of Fight⁦⚔️⁩ |Completed|Where stories live. Discover now