7

2.3K 222 133
                                    

~ ایون می ~

کلاس تموم شده بود و داشتم میرفتم بیرون که با زیرپایی یه نفر نقش زمین شدم

سرمو آوردم بالا تا ببینم کار کدوم احمقی بود و همونطور که فکرشو میکردم جونگکوک بود

نگاه کوتاهی بهم انداخت ، پوزخندی زد و رفت . وات د ...؟

" !یــــاااا ! جئون جونگکوک ! هوس مردن کردی ؟ "

با دادی که زدم همه برگشته بودن و نگاهم میکردن . اما اون حتی برنگشت جوابمو بده

" جه هی :" اومو ! ایون می . خوبی ؟ چیشده ؟

" ^_^ اون جونگکوکِ بـِــچ بهم زیرپایی داد . ولی من خوبم "

باوجود اینکه زانوم زخم شده بود سعی کردم لبخند بزنم

با جه هی رفتیم کافه تریا و ناهارمون رو گرفتیم و روی یه میز نشستیم

داشتیم درآرامش غذامونو میخوردیم که یهو جه هی با هیجان داد زد

" !!!!!اوه مااااای گاااااد  یادم رفت بهههت بگمممم !! من و مارک پارتنر شدیمم "

زیرچشمی اطراف و نگاه کردم و گفتم

" خودتو کنترل کن رفیق . شبیه ساسنگا شدی "

" !!جه هی :" نه نشدم

" کاملا شدی "

" -__- ": جه هی

بعد از چند ثانیه یهو هردوتامون بی دلیل شروع به خندیدن کردیم

وقت ناهار تموم شده بود و هردوتامون به کلاسامون برگشتیم

~ جونگکوک ~

راستش اصلن نمیدونم چرا بهش زیرپایی دادم ولی حس خوبی داشت زیرپایی دادن بهش

ساعت ناهار تموم شده بود و برگشتم کلاس

ایون می قبل از من اومده بود و داشت کتاب میخوند

می خواستم ازش بپرسم که خوبه یا نه ولی یه نفر دیگه از من سریعتر بود

" جیمین :" ایون می زانوت خوبه ؟

ایون می سرشو از روی کتابش آورد بالا و به جیمین نگاه کرد

" اهوم ، خوبه "

"^_^  جیمین :" واقعا ؟ خب اگه تو میگی خوبه پس منم باورت میکنم

... از کی تاحالا جیمین هیونگ انقدر خوب رفتار میکنه ؟ عجیبه

Falling For The Jerk _JJK ( Translation Ver )Where stories live. Discover now