사 (4)

9.4K 1.4K 325
                                    

د.ا.د جونگ کوک

"خب فکرت اشتباه بود،جونگ کوک ما برادر نیستیم،پس سعی نکن مثلشون رفتار کنی"
تهیونگ قبل از بیرون رفتنش داد زد

اون واقعا از من خوشش نمیاد؟

فقط شونه‌ای بالا انداختمو نشستم و کتاب تکستمو باز کردم تا خوندنو شروع کنم

حوصلم سر رفته بود و حسش نبود برم ناهار بخورم،شروع کردم به نوت برداشتن از روی موضوع ها

همون موقع در باز شد و یه گروه از پسرا وارد شدن،با توجه به بدنشون احتمالا مال تیم ورزش بودن

*هی تو!*
یه نفرشون داد زد.*تو فوتبال بازی میکنی؟*

سرمو تکون دادم

*خب ما یه بازیکن دیگه لازم داریم تا گروهمون تکمیل شه*
کوچیکتره گفت

**مطمئنین که میخواین من بازی کنم؟**
پرسیدم**من اونقدرام خوب نیستم**

*میتونی به توپ ضربه بزنی؟*
یکی دیگشون پرسید

سرمو یه بار دیگه تکون دادم

*پس تو خوب بازی خواهی کرد*
نخودی خندید*در هر حال من پارک جیسونگم،اون بزرگه جون هونگه،و اون بچه‌ی دارک کریسه*
به دو تا پسری که باهاش بودن اشاره کرد

هردوتاشون دو برابر من بودن

من قراره بمیرم

ولی تصمیم گرفتم برم.چراکه نه؟میتونم چندتادوست پیدا کنم

هممون به پایین،سمت زمین فوتبال رفتیم و اونجا پسرای بیشتریو دیدم

شمردم

14

این یه عدد زوجه

*اوکی جونگ کوک،تو توی تیم کریسی*
جیسونگ گفت

**ولی تعداد بازیکنا زوجه**
گفتم

*من بازیکن نیستم*
جیسونگ بهم گفت*به مچم اسیب زدم*

سرمو تکون دادم

*اوکی کریس،سر یا دم،هرکی ببازه،باید تیشرتشو دراره*
جیسونگ گفت

*من سرو انتخاب میکنم*
کریس با یه خنده‌ی از خود راضی جواب داد

جیسونگ سکه رو توی هوا پرت کرد بعدش گرفتش و روی دستش نگهش داشت

لطفا سر باشه
لطفا سر باشه

*دم*
گفت

همه توی تیم من شروع کردن به درآوردن تیشرتاشون.من مال خودمو در نیاوردم،نمیخواستم انجامش بدم،نمیخواستم اونا منو بدون لباس ببینن.

*جونگ کوک،تیشرتتو در بیار*
جیسونگ گفت

**اه...خب من نمی...اه...**
دودل بودم

Brothers (Taekook)Where stories live. Discover now