51 "Energy like a pylon"

3.8K 354 84
                                    


Liam's prove:

زیرچشمی نگاش کردمو لبمو گاز گرفتم.
لوس حرف زدم؟...
نه من فقط خواستم بوسش کنه همین...
اینجوری قطعا جاش سریع خوب میشه...
نمیدونم چجوری ولی خوب میشه مطمئنم...
علم لیامی اینو ثابت کرده...
زین نیشخندی زد و دستاشو بین تنم ستون کردو بلافاصله بازومو بوسید.
لعنتی...
حس میکنم تو همین لحظه هیچ استخون و عصبی ندارم...
وقتی یک صدم لباش روی پوستم قرار میگیره...
حس میکنم یه برقی منو گرفته و الانه که اتصالی کنم...
بوسش تموم شد و سرشو بلند کرد و توی چشمام زل زد.

زین: بهتر شد؟

من: خیلی خیلی بهتر.

با لرزش گفتمو زین نیشخندش بزرگتر شد و صورتشو بهم نزدیکتر کرد.
لعنتی ضربان قلبم داره میره رو هزار و صد...

من: زین

زین: هنوز راحت نشدم.

زمزمه وار گفت و سرشو تو گردنم فرو کرد و نفس عمیقی کشید و هیسی کشیدمو لبمو گاز گرفتم.
فاک...
میتونم حدس بزنم با یک نفسش تمام موهای بدنم سیخ شده...
بوسه های ریزی روی گردنم گذاشت و کنترلم از دست رفتو آه بلندی کشیدم.

زین: چه صدایی.

من: ببخشید ساری.

زین: نگفتم بد بود.

نیشخندی زد و زبونشو روی لبش کشید و لباشو روی لبام گذاشت.
خدای من...
لبای خیسش...
خیس بودن لباش طعمشو بهتر و تازه تر میکنن...
این چه حسیه واقعا؟حس شهوته داره میاد سراغم؟...
لباشو با طمع میمکیدمو صدای بوسمون بلندتر میشد.
صدای بوسیدنمون، صدای نفساش...
اینا همه مثل خوابایی می مونه که چند روز پیشا میدیدم...
ولی الان دیگه پیش اونم...
هرگناهیم که کرده باشم، هر ترسیم که داشته باشم از اینکه اینجام...
من هیچ احساس بدی ندارم...
لباشو اروم از روی لبام برداشت و نفس نفس زدو تو چشماش زل زدم.

زین: حالا من بهت میگم.

نفس عمیق کشید.

زین: که تو  عجیبی، بی نهایت عجیبِ دوست داشتنی.

سرفه ای کرد و لبخند بزرگی زد.
اون لبخند میزنه...
خدای من فکر کن هر روز صبح با دیدن این لبخند بلند شم...
هر روزش برام بهشت میشه...
لبخند دندونن نمای احمقانه و بزرگی زدمو سرمو کج کردم.

من: اگه بدونی چقدر لبخندات قشنگن.

زین: اگه بدونی تو میسازیشون.

نفسی بیرون داد و لبمو محکم گاز گرفتم.
چطور میتونه اینقدر خوب باشه؟...
اینقدر حاضر جواب؟...
اینقدر،اینقدر، اینقدر...
زین؟...
چطور میتونه اینقدر زین باشه؟...
دستشو از پیشونیم تا چونم کشید و ابروهاشو بالا انداخت.

زین: نرمتر از گلبرگی.

نفس عمیق کشید.

زین: نرمتر از نرمی.

FOG1 {ziam} -COMPLETED-Where stories live. Discover now