Chapter 13

1.2K 110 9
                                    

پلكاشو آروم باز كرد. رعد و برق يه بار ديگه با لجاجت فرياد زد. به سقف سفيد بالای سرش زل زد.

"بالاخره تموم ميشه"

به خودش اميد داد.

"بايد سه صبح باشه، احتمالا"

حدس زد.

"اين قشنگه"

با شنيدن صدای قطرات بارون گفت.

"اينو نميخوام"

آرامشه که به سمتش ميومد رو پس زد. اگه آرامش داشته باشه معذبه، ضعيفه، قابل نفوذه.

پلک هاشو لجوجانه روی هم فشار داد.

"بخواب موری، بخواب"

خودش رو شماتت كرد. روی تخت نشست؛ از حرص ملافه ای که دور پاش پيچيده بود رو با پای ديگش هل داد عقب، از تخت اومد پايين و پاهای لختش سرمای موزاييک ها رو جذب كردن.

"خب الان دقيقا بلند شدم كه چه غلطی بكنم؟"

از خودش پرسيد.

"من میتونم سرتو بكوبونم به ديوار"

به خودش گفت.

"محافظ های شيفت شب اين همه وقت چيكار ميكنن؟"

برای بلند شدن از روی تخت واسه خودش بهونه آورد.

"آره، آره. چه مشغله فكری عالیی"

به خودش متلک انداخت و بالاخره دستگيره در اتاقش رو چرخوند و رفت بيرون. راه افتاد سمت پله ها كه متوجه شد سكوت خفه راهرو رو صدای خفيف آهنگی بهم زده.

رفت سمت اتاق هری. از پشت در صدای آهنگ ضعيفی ميومد. در رو آروم باز كرد و سرشو برد تو. هری پشت ميزش نشسته بود و آباژور كوچيک روی ميزش نور كمی توی فضا ايجاد كرده بود.

مورين به صورت هری كه اون نور كم هاله ای روش ايجاد كرده بود نگاه كرد. وارد اتاق شد و در رو آروم بست. هری تكون نخورد، بازم رفت جلوتر.

"چيكار ميكنه كه اصلا متوجه چيزی نميشه؟"

مورين رفت سمت ميز و جلوش وايساد اما بازم هری متوجه اون نشد؛ ميز رو دور زد و رفت پشت هری وايساد و دستش رو گذاشت روی پشت صندلیش و به چيزی كه روی ميز بود و هری محو اون شده بود نگاه كرد، و اون فقط... فقط هيچ بود. هری زل زده بود به ميز.

لحظه ای بعد مورين متوجه قطره آبی که ريخت روی ميز شد. فضا به طرز وحشتناكی غم انگیز بود و اين روی اعصاب مورين بود. اون صدای پيانو كه توی اتاق پيچيده بود به صورت بدی سعی داشت پيشونی مورين رو جمع كنه و دری که به روی احساساتش بسته رو باز كنه و چيزی درونش بوجود بياره، چيزی رو بشكنه اما... خيلی وقت كه پشت اون در جز هيچ، چيزی وجود نداره.

آهنگ تموم شد و به مورين اين فرصت رو نداد كه بخاطر تموم نشدن آهنگ به خودش غر بزنه. ترک بعدی پخش شد و صدای نازک و  شيرينی اتاق رو پر کرد.

Sniper | CompleteKde žijí příběhy. Začni objevovat