ماشينو جلو ويلا پارک کردمو و سوييچش رو به باديگاردم دادم
مايک_اقا امري ندارين ؟
به مايک يه نگاه انداختم و با چشمم به ماشين اشاره کردم
_پارکش کن بعد جلو در مواظب باش
مايک سرشو پايين برد بعد از ديدم خارج شد
باديگارداي زيادي رو استخدام کردم ، چون فکر ميکنم لازمه
تو يه جنگلي که تقريبا از ديد مردم خارجه و هيچ ساختموني نداره لازمه که حدود 15 تا باديگارد دورو بر ويلا باشن تا زير نظر بگيرنشدرو برام باز کردنو و کتم رو به اماندا پيشخدمت جديدي که استخدام کردم دادم پرسيد_اممم ، اقا غذاتونو اماده کردم
ميل دارين الان بيارم؟
به اماندا نگاهي کردمو سرمودتکون دادم که نياره و از پله ها بالا رفتم
اينجا اتاق هاي زيادي داره اما من اخرين اتاق رو انتخاب کردم چون اخرين اتاقش خاصه
خب يه جورايي دوسش دارم
بخاطر ديوار هاي شيشه ايشه ، و بخاطر اينکه ميتونم ستاره هارو ببينم
شيشه هاش نشکنه و همين باعث شده که خيالم راحت باشه
لباسمو در اوردمو تو سطل لباس هاي کثيف انداختم تا اماندا تميزشون کنه
البته که تميزشون نميکنه و فقط ميندازه تو ماشين لباس شويي
علم پيشرفت کرده
شلوار راحتي سبز رنگي که تو کمد بود رو برداشتمو پام کردم
نفس عميقي کشيدمو دستمو بالا سرم بردم
تاجايي که ميتونستم کشيدمش تا خستگيم از بين بره
تلوزيوني که درست روبروي تخت بود رو روشن کردم و روتخت دراز کشيدمبه حرفاي زن خبرنگار گوش دادم
_امروز جسد يک زن در نزديکي جاده ها پيدا شده ، ظاهرا رو بدن اون زخم هايي از جاي چنگ و دندون ديده شده که باعث تعجبه و اين پنجمين جسدي هست که پيدا ميشه ، تعداد جسد ها روز به روز بيشتر ميشه و روي همه ي جسد ها جاي چنگ هايي که به صورت خشمگيني رو صورت ها و بدن هاشون کشيده شده وجود دارهاصلا از اين چرتو پرتا خوشم نمياد ، اخه يعني چي؟مگه ميشه جاي چنگ رو بدن طرف باشه؟
کانالو عوض کردمو رو يه شبکه نگه داشتم تا فيلمي که پخش ميشد رو ببينم
تقريبا يک ساعت گذشتو من از فيلم هيچي سر در نمياوردم و فقط به فکر دنيل بودم
دنيل دوست دخترمه و دختر خوبيه ، دوست داشتنيه اما خيلي خودشو بهم ميچسبونه و من همش فکر ميکنم فقط برا اينکه که تو ديد باشه تو اخبارا و مجله ها عکسش بيرون بياد در کل فکر نميکنم بتونم تحملش کنمگوشي رو برداشتمو بهش زنگ زدم
د_سلام عزیزم ؟حالت چطوره
_سلام دن ، ميشه فردا يياي ويلاي جديدي که گرفتم؟تو جنگله
د_البته ، چرا که نه دلم برات تنگ شده
_دن!!!!! همين امروز منو ديدي
د_ميدونم اما کی دلش برا چشمای آبیت تنگ نمیشه ؟
_ باشه دن منم باور کردم . فعلا
گوشي رو قطع کردمو با تاسف سر تکون دادم
گوشي رو کنار تختم گذاشتمو زير پتو جمع شدم تا گرمم بشه
خيلي اروم چشامو بستمو خوابم برد
YOU ARE READING
Wolve [L.S]
Werewolfمن آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش...