**************************************

؟_عزیزم ، بلند نميشي؟؟؟لويی ، عزيزم بلند شو ديگه خوابالو
دستي که رو صورتم کشيده ميشد رو پس زدمو دوباره خوابيدم
؟_عهههه عشقم بلند شو ديگه چقد ميخوابي
عصبي بلند شدمو بدون اينکه ببينم اون کيه که صداش مثل سوزن تو گوشمه هولش دادم
صداي افتادن اومد و بعدش صداي جيغ
؟_لويي خيلي عوضي ای . چطور تونستي هلم بدي؟
چشامو باز کردمو ديدم دنيل جلومه
با موهاي بهم ريخته و صورتي که به قرمزي ميزد جيغ جيغ ميکرد
با عصبانيت از جام بلند شدمو رو بروش وايسادم
داد زدم _خفه خون ميگيري يا نه؟جیغ جیغ ميکني ميري رو عصابم ، برو گمشو بيرون منم ميام
دنيل ساکت شده بودو بغض کرده بود بدون اينکه چيزي بگه از اتاقم رفت بيرونو درو محکم بست
نفس عميق کشيدمو تو دلم بهش فحش دادم که منو از خواب با صداي نازکش بيدار کرد
بيحيال به سمت دستشويي تو اتاق رفتمو و درشو باز کردم
صورتمو شستمو مسواک زدم با حوله صورتمو خشک کردمو از دستشويي بيرون اومدم

_اماندااااااا ، اماندااااااا
در اتاق باز شدو اماندا جلو در ايستاد
ا_بله اقا؟
_تختمو مرتب کن لباساي تو سطلم تو لباس شويي ميندازي بعدشم لباسايي که تو ساک هستنو تو کمد ميچيني و برا ناهار هم يه غذا بهتر از ديروز درست کن
ا_چشم اقا
_افرين ، راستي اون دختره هنوز اينجاست؟
ا_بله اقا پايين منتظره شماست
سرمو تکون دادمو بي حوصله از تاق بيرون اومدم
از پله ها پايين رفتمو دنيلو ديدم که،با عصبانيت رو مبل نشسته و پاهاشو تند تند تکون ميده
منو ديدو بلند شد
درست رفتم روبروش ايستادم
بهش نگاه کردمو خيلي رک گفتم _ميتوني تا اخر عمر از زندگيم گمشي بيرون
دنيل مثل شير وحشي با صداي بلند داد زد _چي؟؟؟ منظورتو نميفهمم
برگشتم طرفش و بلند تر از خودش داد زدم_نشنیدی چی گفتم؟  گم ميشي و ديگه هم نمياي اینجا
دنيل با بغض ساختگي بهم نگاه کردو گفت_خيلي خب از زندگيت ميرم اما بدون هيچ کسي بهتر از من پيدا نميشه برات
نيشخندي زدمو انگشت فاکمو بهش نشون دادم
_امیدوارم هیچکس مثل تو زندگیم نیاد  
و درو بهش نشون دادم
دنيل اخرين نگاهشو با نفرت بهم دوختو از در بيرون رفت
خنديدمو مايک رو صدا زدم
م_بله اقا؟
_مايک ميخوام برم اين دورو بر جنگلو بگردم ، مواظب خونه باش
م_چشم اقا حتما مواظبم
از خونه بيرون زدمو رفتم تو جنگل
افتاب تو چشام ميزد و چشم رو ميبستم تا افتاب اذيتم نکنه
م_اقا ، اقا ، بفرماييد اين عينکو بگيريد
از مايک عينکو گرفتمو سرمو تکون دادم اونم ازم دور شد و من از خونه دور تر شدم
برگا زير پام خورد ميشدن و من به اطرافم با دقت نگاه ميکردم
بالاخره بايد اينجارو بشناسم ديگه ، هر چي زود تر بهتر

گوشيم تو شلوارم لرزيد
از تو جيبم بيرون کشيدمشو به صفحش نگاه کردم
ن_هی چطوري پسر؟
_ تو چطوري من خوبم 
_بد نیستم
_راستي ناي امروز با دنيل بهم زدم
ن_عه جدي؟خوبه که ، خوشبحالت ، من که راحتم ، خدارو شکر سينگلم
_نه بابا ، پس هیلی دوست دختر منه حتما
ن_اوه هیلی ، اره يادم نبود ، اخه يه زماني که سينگل بودم راحت تر بودم به اون وقتا بيشتر عادت کردم
_ميگم ديگه کلا سينگل لايف ايزي لايف ، اون دوتا مرغ عشق چطورن؟
ن_اوه ، خوب شد گفتي ميخواستم بگم ليام حالش بده ، همش ميگه که يه چيزي ديده ، مثل ادم تعريف نميکنه فقط همش حالش بد ميشه و ميگه ديدمش اون بزرگ بود وحشي بود ، هيچي از حرفاش نفهميدم
_امممم ، شايد گربه ديده
ن_لويي جدي دارم ميگم ، لي واقعا حالش بده
_خيلي خب اگه تونستم ميام ببينم چي سره ددی ما اومده
ن _ منتظریم
گوشي رو قطع کردمو  دوباره راهي رو که رفته بودمو برگشتم تا برم به لي سر بزنم منظورش چيه که بزرگه ؟وحشيه ؟

***************************************

اولين چپتر چطور بود؟کامنت بزاريد که بدونم خوبه يا نه ادامش بدم يا نه

و اينکه شتتت سلين هم تو اين داستان هست تازه کجاشو ديدين بازم هستن ميبينيد حالا تيپ لويي هم مثل عکس بالا در نظر بگيري همون تيپي که تو جنگل بود داشت راه ميرفت

اميدوارم از اولين قسمت خوشتون اومده باشه فردا دوميشم ميزارم
#Yasaman

Wolve [L.S]Where stories live. Discover now