سونگمین خیلی آروم داشت با کمک سونو به سمت اتاقشون میرفت چان نزدیک شد و توی یه حرکت سریع سونگمین رو براید استایل در آغوش گرفت اما حواسش بود که شنل کنار نره و بدن همسرش دیده نشه!
چان_ممنونم سونو میتونی بری
سونو_بله سرورم، ما برای جشن سلطنتی در سالن ماه منتظرتون میمونیم
چان_باشه
و سونو دور شد چان با قدرتش سریع تر سمت اتاق رفت.
چان_حالا دیگه همسر خودمی سونگمین شی
سونگمین_درسته چان شی
چان وارد اتاق شد
چان_میشه به صورت کامل همسرم بشی؟
سونگمین_البته
*(تذکر شروع صحنه نمیدوستید ردش کنید)
چان سونگمین رو به سمت تخت میبرد، سونگمین قبل از اینکه به تخت برسن شنل و محافظ شانه چان رو باز کرد و 2 تا از سگک ها بالایی لباس چان رو که به جای دکمه استفاده شده بودند باز کرد.
چان به آرومی سونگمین رو روی تخت گذاشت و سمت کمد رفت و تاج سلطنتیش رو توی محل آماده شدش گذاشت، مچ بند ها کمربند نقرهای رو هم باز کرد و خیلی سریع سمت تخت برگشت و خیز برداشت و روی سونگمین ایستاد.
چان_حالا وقتشه همسرم رو مال خودم کنم
و شروع کرد به بوسیدن لب های سونگمین، سونگمین هم لب های چان رو میبوسید و بقیه سگک های لباسش رو باز میکرد، زمانی که تمام سگک های لباس باز شد چان روی زانو هاش ایستاد و کتش رو از تنش خارج کرد و گوشه ای انداخت.
چان خم شد و به لبای سونگمین بوسه ای زد و به سمت لاله گوشش رفت شروع کردن مکیدن ، بوی فورمون و نشانه های هایبرید سونگمین که حالا نشون میداد اون پسر دیگه برای خودشه سراسر وجود چان رو پر از عشق میکرد.
چان کم کم پایین رفت و روی گردن سونگمین بوسه های ریزی و میزد و مارکش میکرد ، سونگمین سرش رو بالا داده بود تا چان راحت تر کارش رو انجام بده و با دست هاش بازو های همسرش رو نوازش میکرد و اون بدن عضله زیبا رو میپرستید.
چان روی سیبک گلوی سونگمین رو بوسید و گاز گرفت و ناگهان شنل سفید سونگمین رو با یک حرکت پاره کرد و سمت دیگه پرت کرد، پایین تر و سمت سینه های برآمدهش رفت که برآمدگیش نشان دهنده قدرت بارداری اون بود نیپل های صورتیش رو اونقدر بوسید و مک زد که صدای آه و ناله کل اتاق رو گرفت.
صدای ناله های سونگمین بی تابش میکرد پس سرعتش رو بالا برد و شکم و دور ناف سونگمین رو بوسید و به پایین تنش رسید، از اونجایی که شاهزاده ها زیر شنل نامزدی شون لباسی جز بوت اجازه نداشتند بپوشن این کار رو برای چان راحت کرده بود، چان vلاین سونگمین رو میبوسید اما عضوش رو لمس نکرد .
سونگمین دستش رو تو موهای چان فرو کرده بود و ازش خواهش میکرد که زودتر پیش بره، ققنوس ها اینجور مواقع تحمل بالایی نداشتن!
YOU ARE READING
~~~Moment you were found~~~
Fantasy~~~لحظه پیدا شدنت~~~ [[Completed]] زمانی که تو زندگیم پیدا شدی فقط 1 لحظه بود اما تمام لحظات زندگیم رو توی اون یک لحظه زیبا کردی سونگمینم...... بخشی از متن: "لیکس چیزی که دیده بود رو باور نمیکرد... چان چشمان بستش رو روی هم فشرد و سرفه ای کرد و به...
