~Part 2~

154 34 11
                                        

جیسونگ_داشتم می رفتم دیدن هیونگ که دیدم تو راهرو به دیوار تکیه داده و خم شده کمکش کردم بره به اتاقش گفت که سرگیجه و دل درد شدیدی داره.

جین لبخند زد...

جین_خوبه مشکلی نیست پس وقتش رسید!

بعد به جیسونگ گفت...

جین_جیس دارویی که بهت میدم رو به چان برسون و بگو با یک لیوان کامل آب بخوره و استراحت کنه اگر تونستی پیشش باش نذار از تخت بلند بشه چان رو که می شناسی وگرنه پا میشه میره سراغ تمرین های رزمیش.

جیسونگ_حتما آپا

ندیمه جین که یک هایبرید عقاب طلایی بود سریع داخل اتاق رفت و دارو رو برای جیسونگ آورد

ندیمه_بفرمایید شاهزاده

جیسونگ_ممنون

جیس برگشت و سمت اتاق چان رفت...

جین_سونگمین شی به موقع رسید لیسا خوب متوجه بهترین زمان شده!!!

ندیمه_درسته عالیجناب

جین_بریم که سونگمین شی رو مستقیم ببریم پیش چان

شاه قلمرو ماه به همراه ندیمه ها جلوی قصر منتظر سونگمین بود، و از اونور جیسونگ در تلاش بود تا از رفتن چان سر تمرین جلوگیری کنه همون لحظه سونگمین به همراه گارد محافظینش وارد حیات قصر شد وقتی به نزدیکی قصر رسید سریع از کالسکه خارج شد و سمت جین اومد طوری که شنل سفیدش رو اگر جزو مدل دوخته شده به لباس نبود امکان داشت به هوا بلند بشه؛ جلوی جین خم شد و احترام گذاشت.

سونگمین_درود بر شاه قلمرو ماه

جین جلو رفت و سونگمین رو در آغوش گرفت و خندید
جین_دو سال بود ندیده بودمت سونگمین چقدر بالغ شدی!!

سونگمین_ممنونم عالیجناب

جین_عالیجناب چیه سونگمین تو باید از این به بعد بهم بگی پدر...

جین سونگمین رو از آغوشش در آورد اما دستشو پشت کمر سونگمین گذاشت و از ندیمش خواست تا بقیه رو به بخش مهمانسرا قصر ببره.

سونگمین خجالت کشید و گونه هاش سرخ شد

سونگمین_اما هنوز مونده تا اون زمان.... پدر

جین_نه زیاد شاید در حد ده دقیقه
سونگمین متعجب شد

سونگمین_ده دقیقه؟!!!

جین_سونگمین جان فکر کنم میدونی که ولیعهد ها نزدیک به 25 سالگی قوه ی جنسیشون یکهو فعال میشه مثل چانگبین که هیون و لیکس سریع رفتن پیشش چون زوجش بودن و باید کمکش می کردن الان چان ده روز مونده به 25 سالگیش و میدونی که باید ده روز دیگه فعال می شد اما خب میدونی قوه جنسی اژدهاها خیلی زیادی قویه بخاطر همین این چند روزه خیلی اذیت شده، مادرِ تو هم از نسل اژدها بوده و این رو میدونه به همین دلیل تو رو زودتر از تولد چان اینجا فرستاده؛ تو زوج چان بودی یعنی فرمول های سازگاری با هم دارین و وقتی همدیگه رو ببینید روح هایبرید درونتون همدیگه رو میشناسن، اما میدونی که شاهزاده ها تا قبل از ازدواجشون اجازه این رو ندارن که با بقیه خاندان های سلطنتی ملاقات کنن پس ما نمیدونیم شاهزاده قلمرو آب الان چطور شده و اون رو نخواهیم شناخت فقط لیکس تشخیص بده و نمیدونیم که قراره کی به اینجا برسه!!
پس تو به عنوان اولین نامزد چان باید حتی قبل از 25 سالگیش کمکش کنی تا حالش خوب بشه وگرنه می ترسم تا قبل از تولدش مریض بشه...

سونگمین_اما پدر طبق رسوم نباید قبل از مراسم نامزدی..............

جین_درسته میدونم به همین دلیل منو نامجون تصمیم گرفتیم که مراسم تولد چان فقط مراسم تولدش نخواهد بود بلکه مراسم نامزدی شما هم هست.

سونگمین_یعنی ده روز دیگه مراسم نامزدیه؟!

جین_آره هر دومون میدونیم که تو میتونی انجامش بدی چون تا الان آموزش دیدی

سوگمین_بله اما باید ده روز دیگه وایستیم بازم

جین_نه سونگمین نگران نباش تو نمیخواد فعلا کاری کنی فقط برای اینکه چان رو آروم کنی روح هایبریدتون باید هم رو بشناسه کافیه که چان رو بغل کنی و بذاری رایحه فرمونهات رو از گردنت حس بکنه

سونگمین برای تایید سرش رو تکون داد و جین خندید و یا لحنی شوخ گفت
جین_ولی اگر دیدی باز هم خوب نشد باید ببوسیش سونگمین
سونگمین باز هم خجالت کشید و سرخ شد

جین_سونگمین وقتی خجالت می کشی خیلی کیوت میشی مطمئنم چان این چهره خجالت زده رو که ببینه دلش به لرزه در میاد بهتره مراقب خودت باشی ققنوس کوچولوی ما....

جین لبخند زد

سونگمین_چشم پدر مراقبم

و باز قرمز شد دیگه به جلوی در اتاق چان رسیده بودن سونگمین دید که جین جلوی یک در ایستاد قلبش تند می زد اون چان رو یک بار تو بچگی دیده بود و از اونجایی که اطلاع داشت اون زوج اونه پس قیافه بچگی اون رو به یاد داشت، موهای فر و پوست سفیدش خیلی هارمونی خوبی با هم داشتن.

جین_سونگمین میدونی که ولیعهد ها تو این موضوع آموزشی ندیدن چان هم همیشه سر درسهاش بوده و کنجکاوی نکرده پس بهت اعتماد می کنم که بهش یاد بدی و شرایط رو تا قبل از نامزدی بتونی اوکی نگه داری تا اتفاقی براش نیفته

سونگمین_مطمئن باشید کارم رو درست انجام میدم پدر

اسم اون همیشه قلبش رو می لرزوند و اون حالا اینجا بود تا به عنوان نامزد آیندش بهش کمک کنه اونها قرار بود ده روز دیگه به صورت رسمی نامزد همدیگه بشن.

جین_خوشحالم که تو زوج چان هستی سونگمین فقط وایستا تا جیسونگ رو بفرستم اتاقش خودت هم هنوز چون ازدواج نکردی بهتر که کلاه شنلت رو نگه داری

سونگمین_باشه

جین در زد و وارد اتاق شد

جین_جیس دارو رو دادی به چان؟

●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
خب سلام سلام چطورین؟

َSungmin enters.
ُسونگمین وارد می‌شود.....

این پارت برای جمعس یعنی دیروز ، دیروز تازه از سفر برگشتم خیلی خسته بودم پس امروز هم پارت دیروز رو آپ میکنم هم برا امروز رو...

راستی تیزر کامبک Karma رو دیدین؟
واو پسرامون محشرن🤩
و
مرسی از کسایی که الان نینی فیکم رو میخونن و مرسی از کسایی که قراره بعد ها بخونن....

یه کمک کوچولو بهم بکنید و اگر آنلاین هستید ستاره پایین رو درخشانش کنین و اگر هم آفلاین هستید خوشحال میشم وقتی آنلاین شدین یه کامبک بزنین و ستاره این پارت و پارت قبلی رو درخشان کنین....
نینی فیک رو هم به بقیه معرفی کنید که دیگه آسمونم رو پر ستاره کردید😁

دوست دار شما (Chanilla)
َ

~~~Moment you were found~~~Where stories live. Discover now