25 سپتامبر 2025
نگاهشو از خیابون گرفت و به ساعت مچی رو دستش نگاه کرد، 02:35am. براش مهم نبود که تا صبح روی این پل سرپا بمونه ولی شاید سوبین نگرانش میشد. البته اگه هنوز توی قلب سوبین جایی داشته باشه.
...
1 ژانویه 2022
تعطیلات سال نو شروع شده بود و کای مصمم بود تا امشب خودشو به سوبین هیونگش ثابت کنه! سوبین امسال فارغ التحصیل میشد و روابط اون دونفر فقط به تایم مدرسه محدود بود. پس اگه سوبین ردش میکرد دیگه هیچ شانسی برای رسیدن بهش وجود نداشت.
ولی اگه قبولش نمیکرد چی؟ بعد از تعطیلات چطوری میتونست توی چشماش نگاه کنه؟ اگه همین دوستی عادی شون هم به باد میرفت چی؟
افکار منفی رو کنار زد. نامه ای رو که برای سوبین نوشته بود و هر کلمه ش رو با وسواس زیادی انتخاب کرده بود رو توی جیب شلوارش گذاشت تا به محض تموم شدن اجراش اون رو به سوبین بده. یبار دیگه از توی آینه به میکاپ صورت و موهای بلوندش نگاه کرد و قدماشو به سمت استیج تندتر کرد.
پ.ن برای تماشای ادیت های strings attached میتونید پیج تیکتاک niellux رو دنبال کنید.
ESTÁS LEYENDO
strings attached
Fanfictionنگاهشو از خیابون گرفت و به ساعت مچی رو دستش نگاه کرد، 02:35am. براش مهم نبود که تا صبح روی این پل سرپا بمونه ولی شاید سوبین نگرانش میشد. البته اگه هنوز توی قلب سوبین جایی داشته باشه.
