Part 48 "Crowned Enigma"

7.2K 1.2K 756
                                    

چشماش رو آروم باز کرد.
طبق عادت، صبح زود بیدار شده بود.

نگاهش رو به جونگ کوک که کنارش به پهلو خوابیده بود داد.

لبخندی به چهره‌ی آروم گرفته‌ی امگاش زد و سرش رو جلو برد.

پیشونیش رو بوسید و عقب کشید.

از تخت پایین اومد و با برداشتن ربدوشامبرش، اون رو تن کرد.

سمت کمدی که گفته بود برای دسترسی راحت‌تر‌ امگاش توی اتاق بیارن رفت.

چندتا از لباس های خودش رو برداشت و کنار جونگ کوک برگشت.

لباس ها رو کنار امگای باردار پخش کرد تا حداقل خواب آرومی داشته باشه.

سر و صدای خدمتکار ها از بیرون اتاق، باعث شد اخمی کنه و سر بچرخونه.

با قدمای تند سمت در اتاق رفت و در رو به شدت باز کرد.

با باز شدن در همگی در دم خفه شدن و سر پایین انداختن.

بیرون رفت و در رو تا نیمه بست.
خشمگین غرید:
_ چه خبرتونه؟! حالیتون نیست لونا خوابه؟!
همگی از خشم صدای پادشاه لرزی کردن.

تهیونگ دهن باز کرد تا چیزی بگه که چشم های تیزش متوجه چیزی شد.

اخمی به نوشته‌ی بولد شده‌ی توی صحفه گوشی کرد.

لونای کره جنوبی، شایعه؟ یا حقیقت؟

_ اون چیه؟

خدمتکار ها سر بالا آوردن که تهیونگ دستش رو دراز کرد و گفت:
_ گوشی، بدش به من.

خدمتکاری که گوشی دستش بود، ترسیده گوشی رو پشتش برد که شک تهیونگ رو بیشتر کرد.

عصبی قدمی سمت خدمتکار برداشت.
_ نمیشنوی چی میگم؟! گوشی!

وقتی خدمتکار باز هم گوشی رو جلو نیاورد، تهیونگ اشاره‌ای به یکی از محافظ های خودش کرد که آلفای هیکلی به سرعت مچ دست خدمتکار بتا رو گرفت و چرخوند.

بتا آخ بلندی از درد گفت و قیافه‌ش جمع شد.

محافظ، گوشی رو از توی مشت شل شده‌ از دردش بیرون کشید و با احترام سمت پادشاه گرفت.

تهیونگ چشم غره ترسناکی به خدمتکاری که هنوز مچ دستش اسیر محافظش بود رفت و گوشی رو گرفت.

بخاطر حرکت خدمتکار، از سایتی که اون نوشته رو داشت بیرون اومده بود.

بیخیال مشغول خوندن تاپ سرچ ها شد.

ادعا های یک آلفای ناشناس درمورد لونای کره جنوبی.

اخم محوی کرد.
سرچ بعدی رو خوند.

لونای کره جنوبی چه کسی بوده؟

سرنوشت تاج و تخت آینده کره جنوبی چیست؟

King Of Emotions (VKook)Where stories live. Discover now