"یونگی عزیز،
هنوز با غم از دست دادن عزیزانت کنار نیومدی و من میدونم.
نمیدونم بابت ورود به ارتش باید بهت تبریک بگم یا ابراز ناراحتی کنم.
فقط آرزو میکنم که تا پایان جنگ، قلبت هنوزم هم به پمپاژ کردن خون ادامه بده.خواهش میکنم به زندگی ادامه بده.
بخاطر "خانواده" تسلیم نشو.بین آتیش و خمپاره دووم بیار و...برگرد.
سختی ها رو تحمل کن و زندگی کن....سخته
میدونم سخته...خیلی سخته.من اینجام تا درکت کنم.
ولی تسلیم نشو. هوم؟
من چشم براهت نشسته ام
من بهت ایمان دارممن منتظرت میمونم...."
•~•~•~•~•~•~•~•~•
بلو رایتر💙🦋
بنگ بنگ👇⭐
YOU ARE READING
Promise [Yoonmin]~|completed
Fanfiction↴ేخلاصه تو قول دادی که برمیگردی...پس من تا ابد منتظرت میمونم. {عاشقانه ای از جنس جنگ و انتظار....} (پارت ها کوتاهه) •~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ 🎥ే نام ⪼『قول -- Promise 』 🐈⬛ే کاپل ⪼ یونمین 📓ే ژانر ⪼ انگست، رمنس، سد اند ✒️ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 📽ే وضع...