اهنگ payphone از maroon 5
پلی شه 😐🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪دستی لباس هاش کشید و نگاهی به دادگاهی که داخلش بود انداخت قلبش به شدت می تپید و یکم حس حال تهوع داشت
با شنیدن صدای باز شدن در چوبی و دیدن کسی که واردش شد به سمت دوید و خودش رو تو بغل پرت کرد یونگی یکه ای خورد و دستش رو روی کمر جیمین گذاشت
_ جوجه کوچولوی من چطوره
از توی بغل یونگی پایین امد و شروع به بوسیدن صورتش کرد
× هق...دلم برات تنگ شده بود
یونگی بوسه ای روی لب های جیمین کاشت و رایحش رو بویید ابرویی بالا انداخت ک متعجب به جیمین خیره شد
_ بیبی چرا رایحت تغییر کرده خب یکم بوی قهوه می دی
جیمین لب هاش رو وارد دهنش کرد و لبخند پهنی زد
× خب من...ام..ح
< لطفا فاصله بگیرید
با شنیدن صدای قاضی از هم فاصله گرفتن و هر کدوم تو جایگاهشان وایسادن
جیمین با دیدن فردی که کنار قاضی نشسته بود نفسش توی سینش حبس شد و آب دهنش رو صدا قورت داد
× پ...در
با برگشتن سر پدرش یه طرفش سرش رو پایین انداخت و لب پایینش رو به دندون گرفت
< خب جلسه رو شروع می کنیم
یونگی دستش رو وارد جیب لباس نارنجی رفت توی تنش کرد و با لبخندی به جیمین خیره شد
< مین یونگی شما به جرم فروش مواد و کار های خلافی که انجام دادید به اینجا آمدید و شواهد نشون بر این هستند که طبق یه قرار داد به این کار وادار شدید
_ بله
با صدای رسایی گفت ولی همچنان نگاهش روی امگاش بود که از استرس لبش رو می گزید و نگاهش به زمین بود
< در واقع شما به 6 سال حبس محکومید و جفتتون طبق توضیح ها بی گناهن
سر جیمین با شنیدن این حرف به سرعت بالا امد و قطره اشکی از گوشه ی چشمش پایین ریخت ولی یونگی لبخند ارومی زد و نفس راحتی کشید همین که جوجه کوچولوش در امان بود براش کافی بود
< اما ....
یونگی اخم ریزی کرد و منتظر به قاضی خیره شد
< بخاطر اجباری بودن این کار و اینکه بهمون گفتید که صاحب این قرار داد کی بوده 3 سال و خب...
قاضی نگاهی به آقای پارک انداخت و لبخندی زد
< به دلایل دیگه یک سا از حبستون کم می شه پس
YOU ARE READING
It's hurt
Fanfictionاشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...