Chapter 28

127 17 27
                                    

با داد گف:لوییی، پرستار اون تکون خورد، زین تکون خورد

با ذوق رفت سمت پرستار: خواهش میکنم ب دکتر خبر بدین، من با چشمای خودم دیدم، ایندفعه دیگه واقن تکون خورد

پرستار لبخند کمرنگی زد و رفت سمت اتاق و وضعیت زین رو چک کرد

سریع اومد بیرون و ب همکارش گفت دکتر رو خبر کنه

هری ب سمت لیام ک از خوشحالی داشت گریه میکرد رفت و بغلش کرد

پنج مین بعد دکتر اومد

بعد از کلی معاینه و انتقال زین ب بخش مراقبت های ویژه دکتر لویی رو صدا زد

یکم ک گذشت لویی برگشت ک لیام با استرس پرسید: چیشد؟

لویی: روز حادثه و تصادف و اصن یادش نیست پس دکتر
میخواست ببینه ما رو یادش هست یا ن ک...همه مون رو یادش بود

لیام نفس عمیقی کشید: میتونیم بریم تو؟

لویی:دکتر گف بعد معاینه همگی میتونیم ببینیمش

لیام ک طاقت نداشت هوفی کشید و روی صندلی نشست

بعد از ی ربع انتظار بالاخره دکتر صداشون زد و وارد اتاق شدن
همه شون دورشو گرفتن و بغلش کردن

لیام عقب واستاده بود ی نگاه کلی بهش انداخت ک سرش باندپیچی شده بود و حالت ظاهریش بد نبود

بهش خیره شده بود و منتظر بود ببینه چیکار میکنه

نایل ک دید ایستاده خطاب ب زین گف: زین...لیام رو دیدی؟

زین یکم نگاهش کرد و گف:عامم...بله ممنون ک اومدین..!!

لیام ک انتظار همچین چیزی رو نداشت در حالی ک نفسشو حبس کرده بود نگاه خیره ش رو از رو زین برداشت و با استرس ب نایل نگاه کرد

نایل در حالی ک تعجب کرده بود اخم کرد و گف: ممنون ک اومدین..؟؟ ریلی؟؟ تو این ی ماهی ک رفتی تو کما لیام از بیمارستان تکون نخورده مگه اینکه بره خونه دوش بگیره سریع خودشو برسونه بیمارستان...تا الانم ب زور اگ غذا خورده باشه و همش نگران تو بود..

لویی: نایل آروم...بزار یکم استراحت کنه!!

زین با حالت علامت سوال ب هری نگاه کرد

نایل دوباره رو ب زین گف: ببینم اتفاقی ک بینتون نیوفتاده؟ ینی قبل از تصادف دعواتون نشده؟

زین ب لیام ک همونجوری با استرس اون عقب واستاده بود ی نگاه کرد و با حالت معذبی رو ب نایل گف: نایل من نمیفهمم... ینی چی بینمون چیزی شده باشه...؟

لیام چشمای قرمزش رو تو چشمای زین قفل کرد و آروم رفت سمتش: زینی... از دست من ناراحتی؟! واقن متاسفم اونجوری شد...تو نباید منو هول میدادی اونور من-

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 05, 2020 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Since I see youWhere stories live. Discover now