قسمت هفدهم

841 173 215
                                    

سلام سلام😁😁

این قسمت یه تیکه مثبت هجده خیلی کوچولو داره که علامت زدم اگه دوست ندارین نخونین😁

ورود دوست پسر سابق کیونگی رو هم پیشاپیش بهتون تبریک میگم😂😂

سارا😍😍😍😍😍

میگم فکر کنم اصلا تو مقدمه داستان باید یک قسمت مخصوص تو بذارم که کاور همه پارتا کار خودته😁😁😍😍😍

دوستت میدارم خیلی😘😘😘😘


❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

بعد از دو روز هوای ابری و بارونی بالاخره آسمون صاف شده بود و آفتاب اومده بود بیرون اما وقتی بکهیون دید کیونگسو هنوز هم با یه بلوز یقه اسکی میاد سرکار متوجه شد قضیه چیه و به محض اینکه کیونگسو پاش رو توی اتاق استراحت گذاشت با پوزخند بهش خیره شد.

جونمیون با تعجب پرسید "میگم سو! گرمت نیست؟"

کیونگسو با بیخیالی بهش نگاه کرد و گفت "نه فکر میکنم دارم سرما میخورم، این روزا همه اش سردمه" و بعد مشغول خوردن ساندویچش شد. اما جونمیون متوجه دونه های عرقی که روی پیشونی دوستش شکل گرفته بودن شد ولی تصمیم گرفت دیگه چیزی به روش نیاره. اما ییشینگ با دیدن پوزخند روی لبای بکهیون مطمئن بود که موضوع چیز دیگه ایه و وقتی با هم چشم تو چشم شدن با نگاهش به کیونگسو اشاره کرد و بکهیون سرش رو به نشونه تایید تکون داد و تمام تلاشش رو کرد که جلوی خنده اش رو بگیره. ییشینگ چاپ استیکش رو توی ظرفش گذاشت و در حالیکه چشمهاش از شرارت برق میزد رو به کیونگسو گفت "خوب...از سکستون برامون بگو!"

چشم های کیونگسو دیگه از این گردتر نمیشدن و بکهیون دیگه نتونست جلوی خنده اش رو بگیره. با شنیدن سوال یهویی دوست پسرش غذای جونمیون دوباره پرید توی گلوش و شروع به سرفه کرد. ییشینگ یه بطری آب بهش داد و آروم زد پشتش تا سرفه هاش بند بیاد و کیونگسو تو دلش دعا میکرد که بقیه حواسشون به جونمیون پرت بشه و بیخیالش بشن اما مثل اینکه خدا علاقه ای به شنیدن دعاهاش نداشت چون ییشینگ همونطور که دستش رو روی کمر جونمیون میکشید دوباره به طرف کیونگسو برگشت و با شیطنت گفت "به نظر میاد زیادی خوب بوده، ها؟"

کیونگسو واقعا اون لحظه دلش میخواست زمین دهن باز کنه و قورتش بده چون همه شون با اشتیاق بهش خیره بودن و انگار واقعا منتظر جواب اون سوال احمقانه بودن و برای هزارمین بار با خودش فکر کرد که یعنی واقعا چه گناهی مرتکب شده که همچین دوستایی نصیبش شده! میخواست باهاشون بحث کنه و بازم بگه فقط مریض شده و برای همین بلوز یقه اسکی پوشیده اما صورتش از قبل بهش خیانت کرده بود و با قرمز شدنش لوش داده بود! مطمئن بود که تا مدت ها رابطه فیزیکیش با جونگین قراره موضوع صحبت مورد علاقه دوستای عوضیش باشه.

What A Beautiful Mess This IsOnde as histórias ganham vida. Descobre agora