114• { تكنولوژى }

1.1K 127 22
                                    

بعد از گذروندن چند روز افتضاح توى مدرسه ، به خونه برگشتم و از شدت خشم اينه م رو شكوندم و بلند ترين تيكه ى شكسته شده ى اينه رو توى بدنم فرو كردم تا به زندگيم خاتمه بدم.

ولى بعدش توى يه اتاق خيلى پيشرفته و داخل يه شيشه بيدار شدم. "اين يكى شبيه سازى زندگى انسانى خيلى واقعي بود"

من به صورت تلپاتى به همسايه م گفتم. اين شبيه سازى ها باعث ميشن كه من ارزو كنم كه اى كاش يه ادم واقعى بودم.

يه ادم با يه بدن ، نه فقط يه مغز كه تا ابد توى يه شيشه گير افتاده.

****
تصور اين كه زندگى ما هم اينجورى باشه ، وااااقعا درناكه :|

Extremely Short Horror StoriesWhere stories live. Discover now