درحالى كه تا دير وقت مشغول كار با كامپيوترت هستى ، چشمت به يه هزار پا ى چندش اور ، كه داره روى كف خونت پرسه ميزنه مى افته و تصميم ميگيرى تا قبل از اينكه از اينكه فرار كنه ، بكشيش.يه مجله ى گرد شده بر ميدارى و هزار پا رو تا زير تخت تعقيب ميكنى ، ولى همونطور كه دست و سرت رو وارد فضاى تاريك زير تخت ميكنى ، ناگهان برخورد يه چيز تيز رو احساس ميكنى.
به خاطر درد و و حشت خيلى سريع دوباره به محيط پر نور اتاق برميگردى ، و همون لحظه متوجه ميشى كه حالا اون ها (هزارپا ها) سراسر اتاقت هستن.
ČTEŠ
Extremely Short Horror Stories
Hororبزرگترين مجموعه داستان هاى ترسناك ِ كوتاه 1 يا 2 خطى در واتپد. #1 in Persian Horror [ Persian Translation ] © 2016 by @InfernoEDM ALL RIGHTS RESERVED