22

104 7 2
                                    

پارت 22(هری)

هانا کمی توی بغلم وول خورد که محکم تر بغلش کردم.

: انقدر وول نخور بگیر بخواب

هانا: خوابم نمیاد

: تلاش کن بیاد چون من خوابم میاد

بیشتر سمت خودم کشیدمش و پام رو انداختم بین پاهاش و قفلشون کردم

هانا: وااااای هری خفه شدم

شروع کرد دست و پا زدن

: انقدر دست و پا نزن ولت نمیکنم

خم شدم و پشت گوشش رو بوسیدم و سرم رو توی گردنش کردم و بو کشیدم و نفس کشیدم

هانا: نکن قلقلکم میاد

بیشتر توی گردنش فوت کردم که سرش رو به سمت گردنش خم کرد و خندید

هانا: نکن هری باید بریم

: کجا؟؟

هانا: میامی

چشمام رو باز کردم و هانا رو ول کردم

: ساعت چنده؟

هانا: ساعت 10:56

: چه دقیق

هانا خندید و رفت داخل دستشویی منم از جام بلند شدم و به حالت نشسته چند دقیقه نشستم که هانا از دستشویی اومد بیرون.

منم از جام بلند شدم و رفتم دستشویی و بعد از عملیات تخلیه صورتم رو شستم و زل زدم به چهرم.

* یه صدایی زمزمه وارانه در گوش هری*: هری میدونی داری چیکار میکنی!تو که میدونی چرا ادامه میدی!اگه بهش دست بزنی...

:لعنتی! من میخوامش

هرلحظه صدام اوج میگرفت

: من میخوامششششش لعنتی میخوامش

هانا زد به در : هری حالت خوبه؟  هری!

یکم سکوت کردم

: من خوبم الان میام نگران نباش

یکبار دیگه به صورتم آب زدم و از دستشویی اومدم بیرون.

هانا: توی دستشویی کی رو میخواستی؟

اینو با شیطنت خاص خودش گفت چطوری ازش دست بکشم آخه

: تورو 😀

رفتم سمتش و بغلش کردم و بلندش کردم از زمین و شروع کرد جیغ جیغ کردن

: جیغ نزن گوشم درد گرفت

هانا: منو بزار زمین

: عمرا من تورو میخوام

هانا: نننننننننننننننننننننه

بردمش به سمت تخت و خوابوندمش روی تخت شروع کردم به بوسیدن کل اجزای صورتش بغیر از لبش و کم کم از لپش به سمت لباش رفتم و گوشه لبش رو بوسیدم و در نهایت لبام رو گذاشتم روی لباش و شروع کردم به بوسیدنش.

دسته راستم که کنار صورتش بود رو به سمت کمرش بردم و آروم بردمش زیر لباسش و با لمس دستم به شکمش یکم لرزید.

دستم رو بردم بالاتر گذاشتم روی سینه هاش تنها چیزی که مانع لمس کامل دستم بود سوتینی بود که پوشیده بود.

یکم سینشو مالیدم که توی دهنم آه کشید و منم زبونم رو وارد دهنش کردم و یکم با زبونش ور رفتم و نوک زبونم رو کشیدن به سقف دهنش و بعدش زبونم رو در اوردم ازش جدا شدم.

: میتونم؟

هانا: آ... آره
..........................
یوهاهاها 👿

پارت بعد خاک بر سریه الان میزارمتون توی خماری

ووت و نظر یادتون نره!

Farnaz

Green(harry Styles)Where stories live. Discover now