قسمت هشتم/گند زدم

2.4K 309 179
                                    

چشم هام داشت با تعجب به چشم های سبز هری که توی نور روز میدرخشیدن.
من یه قدم رفتم عقب و دوباره پشتم به دیوار چسبید.

”چی؟”

من اروم گفتم و منتظر جواب بودم‌.
اون یکم رفت عقب و سرش رو انداخت پایین.
دست هاش رو برد لای موهاش و دادشون عقب.
سرش رو یهو اورد بالا.

”نمیدونم من چم شده...این از وقتی شروع شد که باهم رفتیم فروشگاه و میدونم زمان زیادی نیس و فقط دو روز میگذره ولی من دیشب نخوابیدم...گذروندن روزم با تو عالی بود و دیشب توی ماشین...واقعا عصبی شده بودم از این حس های مسخرم و و نمیدونشتم چطور خودمو کنترل کنم پس سر تو خالی کردم و واقعا معذرت میخوام ولی این دست خودم نیس...این حس ها...الان داری با خودت فکر میکنی این پسره تازه از دوست دخترش جدا شده و داغه هیچی نمیفهمه...باید بگم که بابای اِلا خیلی پولداره...اون اولای رابطه منو الا منو توی شرکتش به عنوان مدیر عامل گذاشته بود ولی بعد چهار سال اخراجم کرد پس رابطه منو الا شروع به سست شدن کردن تا الان که دیگه خودت میدونی”

اون همه اینارو گفت و اخر دستش رو برد توی موهاش و سرش رو خاروند.

”تو به من حس داری؟”

اون با دو دلی گفت و من به نگاه کرد.

”خب اگه بخوام باهات رو راست باشم...دیشب قرار بود موخت رو بزنم و حسابی مستت کنم و بعد...بوممم...ولی خب میدونی زیادی خوب پیش نرفت...تو خوبی میدونی؟جذابی”

من گفتم و دستم رو بردم پشت گردنم.
از این وضعیت اصلا راضی نیستم.
اون با لبخند اومد نزدیک و دقیقا رو به روی من طوری که نفس هاش رو حس میکردم ایستاد.

”پس الان اشکالی نداره دوباره ازت لب بگیرم؟”

[یکی از بچه ها گفت وسط داستان حرف نزنم:(نزنم؟حالا این قسمت رو حرف میزنم تا قسمت بعد:(
-لو عشقم ناراحت نباش.]

اون گفت و صورتش رو اورد نزدیک تر و لباش رو میکشید روی لبام.
صبرم داشت کم کم تموم میشد و با این کارش داشت عذابم میداد.
پس...
پستم رو گذاشتم پست گردنش و کشیدمش پایین و لبام رو روی لباش فشار دادم.
اون زود دست هاش رو دور کمرم حلقه کرد و منو سفت کوبید به دیوار قبل اینکه من پاهام رو دور کمرش حلقه کنم و اون بیام بالا.

اون دست هاش رو انداخت زیر رون هام و اروم رون های پام رو فشار داد قبل اینکه اروم شروع کنه و جلوی شلوارش رو به جلوی شلوار من بماله.

[-لو بخورش.
هاااااان؟
-داری پرن تعریف میکنی انتظار داری مستر استایلز بیدار نشه؟
اه هری برو تو دستشویی جق بزن من دارم داستان تعریف میکنم]

اروم توی دهنش اه کشیدم و اون سفت تر خودش رو بهم مالید.
بوسه رو قطع کردم وسرم رو به عقب خم کردم و آه بلندی کشیدم.
اون از این فرصت خیلی خوب استفاده کرد قبل اینکه لب هاش رو بذاره روی گردنم.

Brother/L.SWhere stories live. Discover now