•ᝰPART 60☕️

2.2K 554 196
                                    


موسیقی این قسمت
Akmu_Chantey
...

توی آینه‌ قدی اتاق خواب نگاهی به خودش انداخت و لبخندی زد، کت و شلوار خاکستری همراه پیراهن سفید و کراواتی به همون رنگ استایل امروز وکیل بیون رو تشکیل میدادن و بکهیون به شدت ازش راضی بود، مثل همیشه جذاب و سکسی به نظر میرسید!

کیفش رو برداشت، از اتاق خارج شد و طولی نکشید تا با دیدن چانیولی که پشت میز غذاخوری نشسته بود سمت آشپزخونه قدم برداره.

+ هی...چیکار میکنی؟

وقتی بالای سر چانیول ایستاده بود با کنجکاوی پرسید و سمت صفحه‌ی لپ‌تاپش خم شد.

_ بکهیون؟

وقتی شخصی که چانیول داشت باهاش از طریق ویدیوکال صحبت می‌کرد با لبخند عجیبی اسمش رو صدا زد، با تعجب صورتش رو جلوتر برد و سعی کرد اون هم لبخند بزنه.

+ من رو می‌شناسید؟

پرسید و با به یاد آوردن موضوعی بلافاصله ادامه داد:

+ اوه...احتمالا از طریق اخبار من رو می‌شناسید!

_ نه...به واسطه‌ی چانیوله که می‌شناسمت!

بکهیون با کنجکاوی سمت چانیول برگشت و از فاصله‌ی نزدیک به مردمک‌هاش خیره شد.

- سونگ‌چول روانشناسمه بکهیون، الان هم داشتیم راجع به وضعیت ته‌مو صحبت می‌کردیم

+ روانشناس؟ تو...

قبل از این که بتونه جمله‌ش رو کامل کنه زنگ خونه به صدا دراومده بود و چانیول بعد از معذرت‌ خواهی ازشون، برای گرفتن بسته‌ی پستیش تنهاشون گذاشته بود و حالا بکهیون روی همون صندلی نشسته و داشت به چهره‌ی سونگ‌چول نگاه می‌کرد و برای پرسیدن سوال‌هاش مردد بود!

_ پنج سالی میشه که چانیول تحت درمانه، به خاطر افسردگی و چندتا مشکل دیگه...البته میدونم که حق ندارم از اطلاعات بیمارم بگم اما به نظرم لازم بود که بدونی، بهرحال چانیول اول دوستمه و بعد بیمارم!

بکهیون با مردمک‌های گشاد شده به صفحه‌ی لپ‌تاپ خیره شده بود و داشت با خودش فکر می‌کرد که چطور چانیول بدون گفتن تمام این‌ها به هیچکسی زندگی می‌کرده؟!

_ احتمالا نمیدونی اما حاضر نبود تحت درمان قرار بگیره اما بعد از آخرین باری که چهار صبح مست توی خیابون پیداش کردم خودش متوجه وخامت اوضاعش شد، درست ساعت چهار صبح بود که با تماسش بیدار شدم، مست بود و گریه می‌کرد، می‌گفت گم شده، بکهیونش نیست تا پیداش کنه!

Hey Little,You Got Me Fucked Up [S2]Where stories live. Discover now