𝒃𝒂𝒃𝒚 𝒋𝒖𝒏𝒈𝒌𝒐𝒐𝒌💕☁️

🍓 جین هیونگ🍓

پس از سال ها سلام🥺🤍

علامت جونگکوک( _ )
علامت تهیوتگ(+)
علامت جین( • )
______

با صدای زنگ گوشی چشماشو باز کرد و دنبال موبایلش گشت بعد پیدا کردنش دکمه سبز و کشید و جواب داد

+بله
•سلامت کو بچه؟!هان

+اهه هیونگ ول کن چرا صبح به این زودی زنگ زدی

•چرا هر چقدر زنگ در و میزنم باز نمیکنیییی هان بیا باز کن یک ساعته پشت درم

+داد نزن هیونگ اومدم

از تخت پایین اومد و از اتاق خارج شد به طرف در رفت و بازش کرد چشماش هنوز کامل باز نشده بود

•خجالت بکش خرس گنده

با جیغ جین هیونگش چشماشو کامل باز کرد

+هیونگ داد نزن مهمون دارم خوابیده

جین با چشمانی که شیطنت ازش میبارید بهش نگاه کرد

•مهمون؟!مهمونت کیه

+فعلا بعدا برات توضیح میدم بیا تو هیونگ

از جلوی در کنار رفت تا جین وارد بشه

تهیونگ به طرف آشپزخونه رفت

+هیونگ کی رسیدی چیزی خوردی

_یه راست اومدم اینجا نه نخوردم

+پس یکم صبر کن تا صبحونه حاظر کنم

جین باشه ای گفت و کنجکاو به اطراف خونه نگاه کرد پس اون مهمونی که میگفت کو

جین کلافه پوفی کشید و گوشیشو درآورد بعد چند دقیقه با صدایی سرشو بلند کرد

_تهلونگی تجایی؟

و بعد پسری فوق کیوتی که چشماش بسته بود و داشت با یه دستش یکی از چشماشو میمالوند از اتاق بیرون اومد

+اینجام جونگکوکا تو آشپزخونه

جونگکوک خواست به طرف آشپزخونه بره که با دیدن یه فرد دیگه رو مبل همونجا وایساد

نکنه اومده بودن ببرنش با همین فکر اشکاش روی گونه های جاری شد و شروع کرد به گریه کردنش

_تهلونگییییی.....هق....نژ..ال ...منو.ببلن...هق

+چیشده عزیزم من کسی تورو نمیبره

جونگکوک دستشو به طرف جین گرفت

_اون...آقاهه ...منو ..میبله

+اون آقاهه دوست منه جونگکوکی اسمش جین هیونگه

____
ووت یادتون نره نوشمکام🍭🤍