Cinq

226 28 2
                                    

وقتی جونگوک و جیمین میرسن، مهمونی داره با تمام سرعتش به سمت "بی‌نهایت" میره. این حرفی بود که جیمین زد. از ساعت ده گذشته، اون‌ها چند ساعتی خونه‌ی جیمین بودن، شام میخوردن. معمولا در شب سال نو خانواده‌ی جئون‌ها برای دیدن پارک‌ها به منزلشون میرن، اما میز امسال به طرز وحشتناکی خالی بود و جونگوک بیشتر از اینکه لذت ببره، داشت تحملش میکرد.

مهمونی فقط چند تا آپارتمان با اون‌ها فاصله داشت پس پیاده اومدن و توی راه از نوشیدنی‌ای که جیمین درست کرده بود جرعه جرعه خوردن و حالا درست به اندازه‌ی بقیه مستن. با اینکه سنشون رسیده اما نمیخواستن با پدر و مادرشون بنوشن.

میزبان مهمونی یه دختریه به اسم کِلی. جزو چیرلیدرهاست و جونگوک اون رو به اندازه‌ی کافی میشناسه. خونه‌اش غول‌پیکره، که خب احتمالا خوبه، چون طبق اتفاقات اینستاگرامی، همه‌ی مدرسه امشب توش حضور به عمل میارن. جونگوک تو عقب ذهنش میدونه که تهیونگ هم احتمالا امشب اینجاست. اما نمیخواد به این موضوع فکر کنه. اون همه‌ی بازه‌ی استراحت به خوبی تلاش کرده تا اون رو از سرش بیرون کنه. کم و بیش هم موفق شده.
راستش ما باید بدونید. جونگوک و تهیونگ هیچوقت توی یه مهمونی مشترک شرکت نمیکنن، چون اون ها هیچوقت با آدم‌های مشترک نمیچرخن. اگر هم تیم فوتبال دور هم جمع بشن، فقط به اندازه‌ی چند تا آبجوست و کلا یک ساعت طول میکشه. این احتمالا تقصیر تهیونگ و جونگوکه که اعضای تیم خیلی به هم نزدیک نیستن. جونگوک اخیرا اصلا حال مهمونی رفتن رو نداشته، توی کل ترم قبل فقط به سه‌ تاشون رفت. اما امشب، اون آماده ست که تا آخرش مست کنه و به هیچ چیز فکر نکنه.

اون و جیمین به رفقاشون سلام میکنن و بعد دنبال آشپزخونه میگردن. وقتی پیداش میکنن تقریبا داره میترکه و اون‌ها به‌زور خودشون رو به میز وسطش میرسونن، درست همون جایی که مردم جرعت کرده‌ان الکل‌هاشون رو ول کنن و برن. جیمین یه بطری وودکای رندومی رو برمیداره و دو تا لیوان شات پیدا میکنه و توشون میریزه.

" سال نوت مبارک، کو،" لبخند ملیحی بهش میزنه و لیوان رو براش بلند میکنه. نیش جونگوک باز میشه، لیوان رو میگیره و یه سر مینوشه. از این روسی ها بود و بله، خیلی سوزوند، هر دوشون قیافه‌ی درهم پیچیده شده‌ای به خودشون میگیرن.

"یکی دیگه؟"

"یکی دیگه" جونگوک موافقت میکنه.

بعد از چند تا شات دیگه، بالاخره خودشون رو به اتاق نشیمن میرسونن و جونگوک میتونه هوبی و دوست‌هاش رو ببینه که روی مبل نشسته‌ان و دارن یه چیزی میکشن. جونگوک بینشون برای خودش یه جا پیدا میکنه و به صحبت‌های بلندشون میپیونده. Nail Tech با صدای بلند توی اتاق پخش میشه، همه اجزای مبلمان خونه به طرز بی‌رحمانه‌ای به دیوارها فشار داده شده‌ان تا برای زمین رقص جای بیشتری باز بشه. جونگوک هر گوشه‌ای رو که نگاه میکنه یه دختر و پسر میبینه که رفتن تو هم. مطمئنه که جیمین هم جزوی از اون هاست. نمیتونه انکار کنه که بهترین دوستش، بهترین لاس‌زن مدرسه نیست.

BLUE YOUTH (+16)Where stories live. Discover now