part 2-خواننده

529 52 2
                                    

ر: او مای گااد عجب تختیی وااوو چه ویوویی باورم نمیشه اومدیمم میامیی
ک:آرههه خیلی جای باحالیهه میگم اجرامون دقیقن کییه
ر:اجراا؟ منظورت اون آواز خوندنمون جلو داوراس دیگه !؟
ک:بلهه همونو میگمم
ر:اممم20 امم
ک:فردااااااا :0
ر: نه پهه فک کردی اجرامون سال بعدهه فرداس دیگه میریم اگ قبول شدیم ک هیچ اگرم نشدیم میریم از اون ور لندن کنسرت وان دایرکشن بعد میریم خونهه
ک:چه فکر همه چیمم کردهه
ر:ما اینیم دگگ
ک:واای اگه ببریم چی میشهههه
ر:حالا اول شدنمون مهم نی زیاد مگه وان دایرکشن سوم نشدن
ک:د خب خرهه منظورم همونه دگگ
ر: :||||
پایان فلش بک *
(د.ا.ن ریحانه)
اصلن نمیتونمم باور کنم که چجوریی شد خواننده شدیم
اصلن انگار نه انگار همی یه سال پیش دو تا دختر خل و چل بودیم و حالا شدیم دو تا سوپر استار
فک کنم نصف شهرتمون واسه اینه که از ایران اومدیم کیا میگه صدای منو تو حرف نداش باید میومدیم والا استعدادمون میپوکید... همیجوری داشتم تفکر میکردم که کیانا در زد ریحااا حاضریی؟؟
یوهو یادم افتاد میخواستیم بریم گرمی اوردز
اولین باره یه همچی جاای میریم برای همین دارم از خوشحالی سکته میزنم
سریع کفشامو پوشیدمو داد زدم حاضرمم بریمم
کیا یک تیپیی زده بوددد من غشیدم که هیچ فکر کنم میخواد کل پسرای جهانو بکشه
گفتم:باااووو فهمیدیم خوشگلییی
ک:چه کار کنیم دیگههه
ر:بدو شاهزاده خانوم که دیر شد
....
رسیدن هماناو جیغ و داد و فلش عکسا و گزارشگرا همانا به زوور تونستیم از دستشون خلاص شیم البته فک کنم نتنها گوشم کر شد بلکه کل استخوانای بدنم ترکید

In regret your armsDove le storie prendono vita. Scoprilo ora