Part 2: Eric!

1.9K 477 507
                                    

پارت ۲: اریک!

جیمین زیر اندازش رو زیر آفتاب گیر پهن کرد و بعد از این که مطمئن شد هیچ نقطه ای از بدنش زیر آفتاب قرار نمیگیره با خرسندی دراز کشید.

عینک آفتابیش رو زد و گفت: من میخوابم تا برگردید.

تهیونگ با حرص جواب داد: اومدیم ساحل که خوش بگذرونیم. انقدر نچسب نباش

_ گمشو کیم...بهت گفتم من پامو توی دریا نمیزارم. انقدر توی آب بودم که تصمیم گرفتم تا شروع تمریناتم حتی دیگه حموم هم نرم

تهیونگ چینی به بینی اش داد: تو یه موجود کثیف حال بهم زنی

_ توام یه موجود وسواسی مسخره ای.

آهی کشید و نشست: ته میدونم میخوای من تفریح کنم ولی باور کن اینطوری بهترم. من اینجا استراحت میکنم و شما هم میتونید یه گوشه‌ی خلوتی رو پیدا کنید که توی آب باهم کارای خوبی کنید. هوم؟

تهیونگ نگاه مرددی بهش انداخت: پس هروقت حوصله ات سر رفت صدامون کن

پسر بزرگتر سری تکون داد و وقتی دوست نگرانش دور شد با خوشحالی دوباره خودش رو روی زیر انداز رها کرد

میدونست خوابش نمیبره پس فقط چشم هاش رو بست و در حالی که به صدای دریا گوش میداد زیرلب مشغول خوندن آهنگ All by myself از سلین دیون شد

با خودش فکر کرد اگر روزی همه (البته "همه" برای جیمین فقط به منزله‌ی تهیونگ و یونگی بود) ترکش کنن و تنها بمونه میخواد چیکار کنه؟

احتمالا به راحتی مثل الان به تنهایی زندگی میکرد.

هیچکس قرار نبود مزاحم زندگی آرومش بشه

احتمالا اونموقع بازنشسته شده و تنها ارتباطی که با آب براش باقی مونده استراحتش توی جکوزی بود

با تصورش آهی از رضایت کشید.

یک لحظه به این فکر کرد که یعنی وقتی پیر بشه هم هنوز موهاش رو صورتی میکنه؟

ولی بعد به یاد آورد که احتمالا اون موقع بخاطر رنگ کردن مداوم موهاش اونها رو از دست داده و افسوس خورد

خب بدون مو هم سکسی بود مگه نه؟

یه پیرمرد کچل جذاب

زیرلب گفت: میتونم شوگر ددی خوبی باشم.

ولی با یادآوری رابطه های نچندان طولانی و داغونش آهی کشید.

شوگر ددی؟ احتمالا تبدیل به یه پیرمرد خرفت مثل اُوه میشد

آهی کشید چشم هاش رو باز کرد و به دریا خیره شد

اصلا میتونست برای روزهای پیری کسی رو پیدا کنه که کنارش بمونه یا در آخر توی تنهایی خودش میمرد.

𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝓟𝓲𝓷𝓴 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐦𝐢𝐧Where stories live. Discover now