Madness

99 33 260
                                    

*حس میکنم Six Feet Under به این پارت می‌خوره حال و هواش
امیدوارم خوشتون بیاد*
حس میکنم دیوونه شدم.
حس که نه الان من رسما یه مجنون عاشقم.
توی خیابون راه میرم و همه رو شبیه تو میبینم شاید هم هم همیشه تورو میبینم.
گوشه گوشه ذهن و خاطراتمی.
شاید مغزم پذیرفته برای اینکه آروم بشم باید خیال بودنتو برام واقعی‌تر کنه.

می خوام مغرور باشم.
می خوام مغرور باشم و انقدر خواهش نکنم تا برگردی.
ولی تا وقتی تو نیستی این غرور مسخره چه کمکی میکنه؟
تا وقتی تو نیستی تا بغلت کنم این غرور به چه دردم می خوره؟

غرور من بود که باعث دعوامون میشد.
غرور من بود که باعث میشد بارها ازم برنجی.
غرور من بود که باعث میشد اشکای درشتت روی صورت مهتابیت بریزه.
غرور من بود که بینمون هر بار دیوار میکشید،اما باز هربار تو پیشقدم میشدی تا آشتی کنیم.
هر بار تو بودی که معذرت خواهی میکردی حتی وقتی من مقصر بودم.

همه فکر میکنن تو بی‌رحم بودی که تنهام گذاشتی.
همه فکر میکنن اون آدم مظلوم داستان منم
اما فقط خودم میدونم تا چه اندازه مقصرم.
همیشه تو یه اتفاق دو طرف مقصرن.
من هم به اندازه خودم مقصر بودم.

من نمیدونم چرا رفتی زین اما به هر دلیلی هم که باشه حق داشتی.
فقط یه چیزی رو درک نمیکنم چرا گفتی برمیگردی؟
نیاز به زمان داشتی؟می خواستی با خودت کنار بیای؟
کاش بهم دلیل میدادی.

حس میکنم وسط یه هزارتو گیر افتادم که از هر سمتی میرم بن بسته.
کاش بیای و پیدام کنی.
بیای و منو از هزارتوی مغزم بیرون بکشی.
کاش این بار که بیدار میشم توی آغوش تو باشم.

ThemessesWhere stories live. Discover now