^به سلااامتیییییی......
همگی با خوشحالی لیوان های شیشه ای مشروبشون رو بهم زدن و اونو یک نفس سر کشیدن.
- گاااااد..... باورم نمیشه بالاخره میتونم برم خونه.
+ خسته نباشی هیونگ.... حسابی این چند روز توی زحمت افتادی.
چانیول با چشم های ۴ برابر درشت به کیونگسو نگاه کرد
-ببینم مستی؟
+نه....چرا باید مست بشم؟!ما هنوز شروع هم نکردیم.
چانیول به سمت بقیه نگاه کرد و با دیدن لبخند روی لبهاشون گفت
-شما هم شنیدید گفت هیونگ؟؟توهم که نزدم؟
"نه چان.... توهم نزدی....
- یاااااا.... تو الان بهم گفتی هیووونگ.....
چانیول کیونگسو رو بغل کرد د محکم فشارش میداد و کیونگسو فقط تقلا میکرد تا به این زودی خفه نشه.
* همگی خسته نباشید..... کای و چانیول توی این چند روز گل کاشتید.
کای نیشخندی به سهون زد.
× انگار اونقدرا که فکر میکردی هم بی عرضه نبودم.
" هیییی.... بیاید امشب فقط بهمون خوش بگذره.
سوهو برای جلوگیری از بحث دوباره سریع گفت و دوباره لیوان هاشون رو پر کرد.
باری که برای جشن گرفتن انتخاب کردن یه جای دنج بود و جمعیت معمولی صندلی و میز هارو پر کرده بودن. یه جای کلاسیک کمی دور از محل پایگاه.
بعد از چند راند مشروب خوردن همگی تقریبا پنچر شده بودن.
- اوووومدددددد......
چانیول با صدای بلند اعلام کرد و با سرعت از جا پرید.
سوهو با تعجب به جایی که چانیول میرفت نگاه کرد.
سهون همچنان مشروب میخورد و انگار از همه هوشیار تر بود.
کیونگسو اولین نفر از مستی زیاد بیهوش شد و کای هم دست کمی ازش نداشت ولی انگار سعی میکرد با خواب آلودگیش مبارزه کنه. گونشو روی میز گذاشته بود و با صورت سرخ و چشم های خمار به سوهو زل زده بود.
- ما اووومدیم.....
اینبار چانیول همراه با پسری که جسته‌ی کوچکتری نسبت به چانیول داشت نزدیک میز شدن.
ظاهر پسر اراسته و مطابق مد روز. لبخند درخشانی روی لب هاش بود و زیر بازوی چانیول رو گرفته بود تا بتونه تعادلشو حفظ کنه.
& سلام.... من بکهیون هستم.
تعظیمی کرد و البته که فقط سوهو با گیجی جوابشو داد
چانیول به جای قبلیش برگشت و بکهیون هم کنارش جا گرفت.
-سوهو.... این بکهیونه... عشق من..... زندگی پارک چانیول.
چانیول هیچ کنترلی روی تن صداش نداشت و با صدای بلند و کر‌کننده ای حرف میزد.
البته که سوهو از نسبت چانیول و بکهیون تعجب کرده بود ولی محترمانه دستشو برای آشنایی به سمت بکهیون گرفت
YOU ARE READING
Angel S1
Fanfictionحل پرونده های خاص با تیم خاص، اعضای تیمی که کاملا غریبه بودن و راز های بینشون کم کم فاش شد. راز هایی که رابطه نوپای بین اونارو به چالش میکشید. ولی اونا میتونستن تبدیل به چیزی فراتر از چند غریبه بشن؟ 𓂀main couple: hunho 𓂀side couple : chanbaek,k...
