part17

390 82 138
                                    

وقتی تو دنیایی از سکوت غرق میشی نای جنگیدن
برای ثابت کردن خودتو نداری
فقط نگاه میکنی ببینی کسی هست که
حرفای قلبتو با سکوتش بشنوه ؟

گاهی ادم ها نیاز به یه هم صحبت ندارن
فقط نیاز به کسی دارن که بدون اینکه چیزی بگه
بدون اینکه چیزی بشنوه
از نگاهت ، از سردی روحت
تورو ببینه ! درکت کنه !

___________________

___________________

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

فلش بک *

د.ا.د.جین

امشب ، شب اخریه که اینجاییم و جیمین و جونگکوک تقریبا تونستن حرفای همو بفهمن .
جالب اینجاست که جیهوپ میگفت انگار این سفر برای این بوده که همه نیمشونو پیدا کنن .

اما بنظرم این مسخره ترین چیز بود !
مخصوصا اون دوتا احمقا .. یونگیی که فکر میکنه هیچکس نمیفهمه داره با هوبی لاس میزنه و هوبی که سعی داره از من اینو مخفی کنه

از نظر من بدترین چیز اینه که ادمای اطرافت سعی کنن از تو چیزیو پنهون کنن و فکر کنن که تو این کار موفق بودن درصورتی که تو کل این مدت از همه چیز خبر داشتی و فقط خودت و به بی اطلاعی زدی تاا ببینی کی بهت راستشو میگن

کوبین_ احتیاجی نیست حسرت چیزیو بخوری جین ! تو میتونی همه چیزیاییو که میخوای و تجربه کنی . فقط کافیه بخوای

جین_ نه کوبین . این ترس نمیزاره منم مثل بقیه چیزیو تجربه کنم. حتی همین حالاش نگاه کن اون تهیونگم حتی همش منتظرهتا تو یا نشونه از تورو دوباره ببینه

کوبین_ میخوای کاری کنم که تورو درک کنه ؟

جین_ چجوری ؟؟

کوبین _ کاری به هیچی نداشته باش ! فقط بگو از نظر تو اون شخص لیاقت اینو داره که تورو بشناسه یا نه ؟

جین_ نمیدونم ..

کوبین_ بعد از اینهمه سال شاید بد نباشه یکیو امتحان کنیم . هاا ؟

جین_ میسپارمش دست خودت ..

لبخند کوبینو حس میکردم . لبخندش تمام غصه هامو گرفت . باعث میشد خیالم راحت باشه . امنیتی که اون بهم میداد هیچکس نمیتونست بهم منتقل کنه !

his handsWhere stories live. Discover now