+مطمئني ليام؟
با كلافگي چشماشو چرخوند. اين جمله ي تكراري طي اين مكالمه ي كوتاه بارها گفته شده بود.
_مطمئنم بابا فقط به سرعت رسانه ايش كن و بعدش خودت ميدوني بايد چيكار كني.
+ تو يه چيزيت شده اره؟ تو هموني نبودي كه ميگفتي من با لباساي اشغال تو نميرم روي رانوي؟
_الان قضيه فرق ميكنه. تو با من راه بيا منم باهات راه ميام.
+عاليه پسرم خوشحالم كه تصميم درستو گرفتي.
_فكر نكن به خاطر علاقم به توعه. در ضمن لباسامو خودم انتخاب ميكنم.
+باشه ميگم قرار داد هارو برات بفرستن بخون و امضا كن.
_يادت نره چه قولي دادي.
+چه قولي دادم؟
_بعدا منو نميدازي وسط يه عالمه فشن شو كه حوصلشونو ندارم.
+قبوله.
_فعلا
گوشيو قطع كرد و به روث كه داشت وافل درست ميكرد نگاه كرد: هنوزم قهري؟
: تو يه احمق لجبازي ليام. واقعا احمقي.
_چرا ؟ چون ميخوام كار كنم؟
: نه چون ميخواي براي اينكه نشون بدي حالت خوبه و اصلا از صبح تا شب مثل افسرده ها نميري توي سوشال ميديا تا ببيني زين دوباره چيكار كرده، خودتو به باد بدي. يه هفته گذشته و تو هنوز شبا نميخوابي و مدام زنگ ميزني به هري و گريه ميكني. اون دو تا رو هم رواني كردي. ميدوني چيه؟ واقعا ازت دلخورم
ليام خودشو متعجب نشون داد: چرا اون وقت؟
_چون هري و لويي دوستاي زين بودن و تو الان كاملا رابطشونو به هم زدي. شماها ادماي معمولي نيستين كه هرغلطي دلتون ميخواد بكنيد. مصاحبه ي زين رو كه ديدي نه؟ من كه كلا چند دفعه ديدمش فهميدم چه قدر حالش بده و بعد تو كه مثلا دوست پسرش بودي عين احمقا دنبال يه راهي هستي كه اونو اذيت كني. اونم وقتي كل مردم دارن بهش هيت ميدن و اذيتش ميكنن.
ليام با همون لحن تندي كه روث باهاش حرف ميزد جواب داد: ميدوني چيه؟ اگه ببيني دوست پسرت وقتي با توعه با يكي ديگه خوابيده و بهت خيانت كرده چه حسي بهش پيدا ميكني؟ خودت ميدوني كه منم كنار اون با همه چي جنگيدم و چي نصيبم شد؟ اون كاري باهام كرد كه ادم با دشمن خودشم نميكنه.
: تمومش كن ليام. تو گذاشتي يه كلمه حرف بزنه؟ گذاشتي از خودش دفاع كنه؟ تو مثلا خودت با هزار تا منيجر دست و پنجه نرم كردي. فكر ميكني اون ادميه كه هنوز رابطش با تو تموم نشده بره سراغ يكي ديگه؟
ليام از جاش بلند شد و به سمت اتاقش رفت: نميفهمي. اي كاش ميومد بهم ميگفت ازم متنفره ولي اينكارو باهام نميكرد.
اونم وقتي اخلاق منو بهتر از هركسي ميشناسه.
...
زين همون طور كه توي توييتر ميچرخيد پرسيد: چيزي نميخوري؟
لايلا لبخند زد: نه . ممنونم.
زين به ريپلاي هاي زير اخرين توييتش كه در مورد اهنگش بود نگاه كرد.
( تو لياقت نداري وگرنه حتي يه احمق هم ميدونه ليام چه فرشته اي بود)
( زين ماليك كيه؟ اوه اون يه سواستفاده گر عوضيه؟ مرسي از جواب كاملتون)
( زين من ميدونم تو ادم خوبي هستي و هميشه حمايتت ميكنم)
( اگر فن واقعي ليام هستيد زين رو انفالو كنيد )
( اميدوارم بميري عوضي)
( سرتونو از توي زندگي زين و ليام بكشيد بيرون. ليام مدله و زين خواننده. از هنرشون لذت ببريد)
( چرا زين بايد با يه پسر باشه اونم وقتي كل دختراي دنيا حاضرن براش بميرن؟ راستش الان يه شانس براي خودم ميبينم)
YOU ARE READING
Sunrise In Hollywood(Z.M)
Fanfiction_اسمشو چي ميذاري؟ بدگماني يا واقعيت؟ +من بهش ميگم توطئه
