40

1.6K 221 909
                                    

سلام بر ياران با وفا. گايز اگه كامنتا رو مثل پارت قبل كه كلي محبت كرديد دريابيد، قول ميدم پنج شنبه هم اپ ميكنم.
بريم كه داشته باشيم.

......
بدنشو كشيد و چشماشو باز كرد. يه دعواي ديگه؟ يه جنگ ديگه؟ مسلما اين دفعه واقعا ميرفت بيرون و شب رو توي هتل ميموند. لويي و هري به اندازه ي كافي اذيت شده بودن و واقعا دوست نداشت بره اونجا تا بفهمن چه قدر زندگيش فاكداپه.

از روي مبل بلند شد و بي تعادل به سمت اشپزخونه رفت. ميخواست از توي يخچال يه چيزي پيدا كنه ولي دست خط ليام روي استيك نوت چسبيده شده به در يخچال توجهشو جلب كرد:   امشب ساعت ٨ توي همون كافه اي كه بهم پيشنهاد دادي باهات زندگي كنم منتظرتم. لطفا بيا.

با تعجب به سمت گوشيش رفت و شماره ي ليامو گرفت چند دقيقه منتظر موند تا در نهايت تماس وصل شد.
_جانم؟
+ ليام؟ اين چيه چسبوندي رو در يخچال؟
_من وسط جلسم. سر قرار منتظرتم عزيزم.
+  هرجا هستي نذار شك كنن.
_ اليزا عزيزم لطفا... يه لباس خوب بپوش و بيا سر قرار.
+ اره برات دكلته ميپوشم.

_مطمئنم كه بهت مياد. تو هميشه بي نقصي.
+ كيو داري ميگي مرتيكه؟
_تورو ديگه.
+ من يا اون دختره؟
_خودت. ببخشيد عزيزم من بايد برم. سر قرار ميبينمت.
ليام تماسو قطع كرد و به صورت متعجب سايمون نگاه كرد: متاسفم اقايون. دوست دخترم بود.

يكي از اعضا چند تا سرفه ي الكي كرد: بله ميگفتم. اخرين فشن شو خيلي مهمه. لطفا همه همكاري صد در صد داشته باشن و پس فردا به موقع توي سالن تمرين حاضر شن. اقاي پين؟ خانم كروا امروز تشريف نياوردن ميتونم علتشو بدونم؟
ليام ليوان قهوشو برداشت: از خودشون بپرسيد.
+ ايشون جواب تلفنشونو نميدن.
ليام لبخند زد: خب من متاسفم. اليزا امشب با من يه قرار داره و احتمالا داره براي اون حاضر ميشه.

سايمون با تعجب پرسيد: يعني براي فشن شو نمياد؟
ليام بدون اينكه عجله اي براي جواب دادن داشته باشه كمي از قهوشو نوشيد: البته كه مياد ولي همون طور كه گفتم امروز داره حاضر ميشه و نتونست بياد.
تام از سر ميز بلند شد: بسيار خب عزيزان. خسته نباشيد.
مثل همه ، ليام هم خواست جلسرو ترك كنه ولي صداي سايمون باعث شد سر جاش وايسه: اقاي پين؟ شما بمونيد. 
ليام چشماشو چرخوند و دوباره روي صندلي نشست.
وقتي اتاق خالي شد سايمون پشت ميزش نشست: اليزا؟ شوخي ميكني؟
ليام دوباره كمي از قهوه ي سرد شدش نوشيد: خوشحال شدي؟

_زين كجاست؟
+ تو خونش.
_تو كجايي؟
+ جلوي تو
سايمون نفس عميقي كشيد: دارم باهات جدي حرف ميزنم.
+ من روح نيستم كاول. وقتي اينجام فقط اينجام.
_منظورم اينه كه كجا زندگي ميكني؟
+ تو خونه ي خودم.

Sunrise In Hollywood(Z.M)Where stories live. Discover now