part19

338 42 0
                                    

🚫توجه این پارت اسمات و +۱۸ ساله اگه دوست ندارید نخونید🚫
(Jin)
تهیونگ دستشو آروم اورد بالا و گذاشت روی گونم و سرشو آروم آروم اورد نزدیکم ، قلبم شدیدا خودشو به سینم می کوبید گفتم : ت...تهیونگ... چی..کار... یدفعه لباشو گذاشت روی لبام . نفسمو حبس کرده بودم شروع کرد به بوسیدنم و لب پایینمو گاز گرفت و هومی کشید و زبونشو روی لبم کشید و بعد خیلی آروم زبونشو وارد دهنم کرد و توی دهنم می چرخوند . توی دهنش ناله ای کردم و به لباسش چنگ زدم اونم دستاشو دور کمرم حلقه کرد و عمیق تر منو بوسید . دیگه نتونستم طاقت بیارم منم اونو بوسیدم و لب پایینشو بین لبام اسیر کردم و مک میزدم . تهیونگ ناله ای کرد و دستاشو روی شونه هام گذاشت و همونطور که همو می بوسیدیم دکمه های لباسمو باز کرد و لباس خوابمو از تنم دراورد . نفس نفس میزدم و زل زد توی چشمام و دستشو روی سینه هام کشید و شروع کرد گردنمو مارک کردن . دیگه نتونستم تحمل کنم و با صدای آروم ناله میکردم . دوباره لباشو گذاشت روی لبامو و یکم بعد لبشو از لبم فاصله داد و گفت : خیلی می خوامت جین . چشمام حسابی خمار شده بود و هیچی نمی فهمیدم . حالم واقعا بد بود . لباس تهیونگ رو چنگ زدم که پوزخندی زد و گفت : جین بهت نمی خورد انقدر کم طاقت باشی . با نفس نفس گفتم : بهتره حرف نزنی و کارتو بکنی . تهیونگ خنده ش گرفته بود و سعی کرد نخنده و گفت : باشه جین شیطون . دستامو دور گردنش حلقه کردم و چرخوندمش و خودم روش خیمه زدم و سرمو توی گردنش بردم و گردنشو مارک کردم . بعد نشوندمش و لباسشو از تنش دراوردم . و دستی روی بدن خوش فرمش کشیدم و از گردن تا سینه هاشو بوسه بارون کردم . اونم آروم ناله میکرد و موهامو چنگ میزد . نوک سینشو مک زدم و گفت : آه جین... پوزخندی زدم و گفتم : مثل اینکه توهم کم طاقتی . رفتم پایین تر سیکس پکاشو بوسه بارون کردم . و هم زمان توی چشماش نگاه میکردم . شلوارشو خیلی آروم از پاش دراوردم و دستمو از روی لباس زیرش روی دیکش گذاشتم و اونو لمس میکردم . صدای ناله های تهیونگ بلند تر شد . شورتشو آروم از پاش دراوردم و دیکشو توی دستم گرفتم . تهیونگ گفت : جین...چی...کار میخوای بکنی .گفتم :هیشششش خودت میفهمی . سرمو نزدیک دیکش بردم و جلوی دهنم گرفتم لبامو دادم جلو و بوسه ای به سرش زدم . تهیونگ موهامو چنگ زده بود و حسابی ناله میکرد . سرشو کردم توی دهنم و آروم سرمو بالا و پایین میکردم .تهیونگ سرمو گرفت و نشست و لبامو بوسید و منو چرخوند و خیمه زد روم و خیلی سریع شلوار و لباس زیرمو از پام دراورد . لبخندی از روی شیطنت زد و دیکمو توی دستش گرفت و افتاد روم و گردنمو بوسید و آروم آروم بوسه هاشو تا سینه هام پیش برد و سینه ی چپمو گاز گرفت و نوک سینه ی راستمو با انگشتاش فشار میداد . نتونستم تحمل کنم گفتم :آههههه تهیونگ! بی توجه به ناله هام نوک سینمو توی دهنش کرد و شروع کرد به مک زدن . حس میکردم دارم نفس کم میارم . لبشو با صدا از سینم جدا کرد و دستشو روی صورتم گذاشت و گفت : جین نفس بکش . نفسمو بیرون دادم ولی ریتم نفسهام نامنظم بود . رفت سراغ اون یکی سینم و و همزمان که سینمو
میخورد دستشو روی دیکم بالا و پایین میکرد . چشمامو بسته بودم و حس میکردم روی ابرام . سینمو ول کرد و رفت پایین سراغ دیکم و زبونشو روی سرش میکشید و آروم دیکمو کرد توی دهنش و سرشو بالا و پایین میبرد . روی تخت روی زانوهام نشستم و سر تهیونگ رو گرفته بودم و خودم جلو عقب میبردم اونم با دستاش باسنمو گرفته بود و فشار میداد و دیکمو تا ته کردم توی دهنش که با عقی که زد از دهنش اوردم بیرون . تهیونگ توی چشمام نگاه کرد و دوباره دیکمو وارد دهنش کرد و با یه دستش با برآمدگیای زیر عضوم بازی میکرد . دیکمو از توی دهنش دراورد و مجبورم کرد روی زمین بشینمو دیکش جلوم گرفت و روی لبام کشید و دهنم و باز کردم که یه ضرب وارد دهنم کرد و خیلی سریع توی دهنم ضربه میزد و منم دو طرف پاهاشو گرفته بودم و هی عق میزدم و دیکشو از توی دهنم دراورد و با. دستم دیکشو گرفتم و از پایین تا سرشو لیس زدم . با زبونم با سر دیکش بازی میکردم . بعد یکی از برآمدگیای زیر عضوشو کردم توی دهنم تهیونگ گفت :آههه جین اوففف این خیلی خوبه .برآمدگی زیر عضوشو با صدا ول کردم و اون یکی رو کردم توی دهنم و دستمم روی دیکش بالا و پایین میکردم . تهیونگ منو از روی زمین بلند کرد و گذاشت روی تخت و مجبورم کرد تو حالت داگی استایل قرار بگیرم . اخمی کردم وگفتم : چی؟ یعنی تو میخوای تاپ باشی؟ تهیونگ خنده ای کرد و دستی روی باسنم کشید و گفت : نوبتی عزیزم .دستشو روی باسنم می کشید و فشاری بهش داد که ناله ی ارومی کردم و بعد محکم چنگ زد که گفت : آخ اییی دیوونه نکن . خنده ای کرد و گفت : نترس اذیتت نمی کنم . لبامو با ناراحتی جلو دادم . تهیونگ پشتم قرار گرفت و یه گاز به یه طرف باسنم زد و بعد دو طرف باسنمو از هم فاصله داد و بینیشو بین خط باسنم برد و بو میکشید و هومی کشید و گفت عاشق عطر تنتم . بعد زبونشو آروم روی ورودیم کشید .ناخوداگاه آهی کشیدم که باعث شد اون بیشتر اینکارو ادامه بده . ورودیمو به بازی گرفت . آروم یه بند انگشتشو واردم کرد و از درد صورتم جمع شد و گفتم : آیییی این خیلی درد داره . دستی روی پهلوم کشید و گفت : خودتو شل بگیر و سعی کنی عادت کنی . سرمو به نشونه ی تایید تکون دادم . تهیونگ انگشتشو تا ته واردم کرد منم بالشت رو گرفته بودم و بهش چنگ میزدم . تهیونگ انگشت دومشم واردم کرد و از درد بالشتو گاز میزدم . بعد انگشتاشو دراورد و گفت : عزیزم خوبی؟از شدت درد توی چشمام اشک جمع شده بود سرمو تکون دادم و گفتم : اره تو ادامه بده . بوسه ای کنار چشمم زد و واسه اینکه حواسمو پرت کنه دستاشو روی پهلوهام می کشید . و کمرمو می بوسید و همزمان دیکشو آروم آروم واردم میکرد . نفس نفس میزدم و گفتم: آخخخخ آیییییییی تهیونگ دستشو توی موهام می کشید و گفت : عزیزم یکم دیگه تحمل کن الان بهش عادت میکنی . تا ته واردم کرد و آروم آروم جلو عقب میکرد . و کم کم شدت ضربه هاش بیشتر شد و منم کم کم به دردش عادت کردم و منو بلند کرد و دوتامون روی زانوهامون بودیم و اون از پشتم ضربه میزد و با یه دستش منو گرفته بود و با دست دیگش روی گردن و سینه هام دست میکشید و نوازشم میکرد . دستشو برد سمت دیکم و توی دستش گرفت و باهاش بازی میکرد . بلاخره دوتامون اومدیم و تهیونگ داخلم خودشو خالی کرد . و من بی حال و به شکم افتادم روی تخت و نفس نفس میزدم . تهیونگ کنارم دراز کشید و بوسه روی موهام زد و گفت : خیلی اذیت شدی ؟ سرمو چرخوندم و نگاهش کردم و و دیکشو توی دستم گرفتن و گفتم : از این کوچولو متنفرم . تهیونگ خنده ای کرد و گفت : هی ولی شما باید باهم دوست باشین . رومو کردم اونور و گفتم : نمی خوام.خنده ای کرد و منو کشید توی بغلش و پتو رو روی جفتمون کشید و خواب رفتیم.

نقاشی جادویی (تهجین، جینوی)(Full) 🟣تمام قسمت ها آپ شد🟣Where stories live. Discover now