جين گوشيشو كه در حال ويبره تو جيبش بود بيرون اورد و در همون حالي كه ايدي تماس گيرنده رو چك ميكرد صادقانه جواب داد:" بين اين همه پوچي تو برام مفهوم زندگي اي "

و جواب دادن تلفن مانع از غرق شدگي مطلق تهيونگ شد.

قبل از اينكه فرصت كنه چيزي بگه صداي نامجون از پشت خط به قدري بلند بود كه حتي تهيونگ هم تونست بشنوه كه با استرس داره فرياد ميزنه:" يونگي از هوش رفته"

جين با شنيدن اين جمله ي خبري و خيلي يهويي كه به لطف نامجون هيچ زمينه سازيي هم براش نشده بود يك لحظه حس كرد چيزي تو قلبش تير كشيد.

اما فقط همين! يه تير كشيدن دردناك ولي در عين حال سطحي...

با شتاب پرسيد:" الان كجايين؟"

" بيمارستان. دكترا ميگن بايد بستري بشه... نمي دونم جين... لعنت به من.... نتونستم به جي يون بگم..."

جين وسط حرفاش پريد:" خيله خب، نام. آروم باش. من به جي يون مي گم. تو از كجا فهميدي كه حالش بده؟"

" خونه ي من بود."

جين اخم كرد. چه دليل لعنتي اي وجود داره كه يونگي بايد خونه ي نامجون مي بوده؟!!! تو اين موقعيت هر كسي بي خيال اين جزئيات ميشه وتنها چيزي كه براش اهميت پيدا مي كنه بهبودي حال اون آدمه. اما هركسي نه جين!

نه جيني كه تا همين الانشم حس ميكرد يونگي رو به نامجون باخته.

با لحن خيلي سردي كه از چشم تهيونگ دور نموند پرسيد:" دقيقا بايد خونه ي تو چه غلطي ميكرد؟"

" خودمم نمي دونم... همه چي خيلي يهويي شد. نشسته بودم داشتم غذا درست ميكردم كه يهو زنگ خونه رو زد و بعدش از تو كولش نزديك دوازده تا بسته ماريجوانا دراورد. به جون خودم من بهش مواد ندادم حتي نمي دونمم اونا رو از كجا گير اورده..."

جين دوباره مانع حرف زدن نامجون شد. اين بار از رو صندلي چوبي محبوبش بلند شد و با استرس تو اتاق راه مي رفت.

تهيونگ شاهد تمام اين بي قراري ها بود.

" امكانش هست كه.... "

نامجون نشنيده حرف جينو حدس زد:" نه جين! اوردوز نكرده فقط مسموم شده... جنساش ناخالصي داشته."

" خيله خب. من ميام اونجا الان. نميخواد به جي يون زنگ بزني من خودم به جيمين ميگم هر وقت به هوش اومد جي يونو بيارتش"

و گوشيرو قطع كرد.

تهيونگ جلوش قرار گرفت:" ميري چون در قبالش احساس مسئوليت ميكني يا داري مي ري چون.... قلبت تير كشيده؟!"

جين لحظه اي با اين همه شناخت درستي كه تهيونگ ازش داشت عرق سرد كرد.

اما ترجيح داد به جاي جواب دادن، اونم جوابي كه حتي خودشم مطمئن نبود ازش، متقابلا سوال بپرسه.

Slowly kills you Where stories live. Discover now