جونگ کوک :
هیونگ میشه ببینمت؟
وقتی میام پیشت ماسکم رو میزنم ، میشه؟(18:51)تهیونگ :
چی؟ ممکنه چشمام نابود بشن (18:51)جونگ کوک :
پس بهم نگاه نکن
دستمو میزارم تو جیبم
صدام هم...نمیخوای صدامو بشنوی؟ (18:54)تهیونگ :
خیلی مطمئن نیستم
تو زشتی ، میتونم اینو نادیده بگیرم؟
نمیدونم (18:54)دیده شد (18:54)
جونگ کوک :
هیونگ من امروز جلو آیینه به خودم نگاه کردم ،
واقعا در اون حدی که میگی زشت نیستم|
واقعا در اون حدی|
واقعا|
واقعا خیلی زشتم (19:01)دیده شد
تهیونگ :
فردا ، کلاس آخر
تو حیاط پشتی منتظر باش ،
ماسکت رو هم بزن
نمیخوام با تو دیده بشم (23:03)جونگ کوک :
باشه هیونگ
فقط میخوام ببینمت
به من میگی زشتم
ولی من مطمئنم اونقدری که من زشتم
تو صد برابرش خوشگلی (23:06)
YOU ARE READING
handicapé || taekook
Romance~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopeford...