زين سرشو اونورى كرد و به ليام نگاه كرد، پس اينطورى ميخواست جبران كنه؟

"خودش ازت خواسته نجاتش بدى؟"

"نه، ولى ميدونم كه ميخواد."

"از كجا ميدونى؟"

"طولانيه داستانش، ولى ميخواستى بدونى نه؟ الان ميدونى!"

"چرا دستمو گرفتى؟"

ليام جواب نداد و به روبرو نگاه كرد.

"هربار بايد همينو تكرار كنى؟ همين رفتار، همين حرفا، همين ماشين. هر بار همينه. سكوت-سكوت-سكوت."

"تو هيچى نميدونى..."

"نميدونم، چون تو نذاشتى بدونم. چون خودت نميذارى بدونم. نميتونى بخاطر اين سرزشم كنى."

"چيز جالبى براى دونستن نيست زين، شايد نبايد همه اين اتفاقا بيفته."

"مطمعنى نه؟ باشه. نبايد بيفته، تمام تلاشمو ميكنم تا كارتونو زودتر تموم كنم آقاى پين. بعد ديگه لازم نيست همو ببينيم، هيچوقت."

"زين..."

"آقاى مالك."

ليام پاشو رو گاز فشار داد و حرف ديگه اى نزد درحاليكه درونش فرياد ميزد"از دلش دربيار، درستش كن ليام! درستش كن!" نميتونست...نميتونست حرفى بزنه، نميتونست فرياد بزنه كه همه اينا احمقانست و اون فقط ميترسه...ميترسه ازينكه گذشته تكرار شه، ميترسه ازينكه دوباره بشكنه. اون فقط، ميترسيد ازينكه عاشق زين شه!

وقتى به خونه هرى رسيدن ليام ماشينو پارك كرد ومنتظر موند تا زين خدافظى كنه، زين به ليام نگاه كرد و ديد كه ليامم بهش نگاه ميكرد...چندبار اومد حرف بزنه ولى يك ثانيه نگذشته پشيمون شد و دهنشو بست. در ماشين رو باز كرد و به سمت ليام برگشت.

"نجاتش بده، خيلى از آدما نياز دارن يكى نجاتشون بده، ولى كسى كه خودش بخواد غرق شه رو هيچكس نميتونه نجات بده. مثل تو، آقاى پين."

از ماشين پياده شد و درو پشت سرش بست، به سمت خونه دوويد و تلاش كرد فراموش كنه كه ليام ردش كرده. حتى ازش نخواست نره، حتى ازش خدافظى نكرد، هيچى اهميت نداشت.

ليام به رفتن زين نگاه ميكرد و نفساشو به سختى ميكشيد، نتونست حرف بزنه. نتونست داد بزنه منو نجات بده. نتونست ازش بخواد نره، ازش بخواد همونجا بمونه و هروقت ليام خواست ازش دور شه اون بهش نزديك تر شه. زين نميدونست اگه به حرف ليام گوش نكرده بود و همونجا مونده بود...ليام به كوچه خالى اى كه زين توش نبود نگاه ميكرد و سعى ميكرد ماشين رو دوباره روشن كنه و ازونجا دور شه، انگار پاهاش قفل شده بودن.  نميدونست چقدر گذشته، حتى نميدونست چقدر از رفتن زين گذشته بود...
----------------------------------------------------------

Forgive me sunshine [Completed]Where stories live. Discover now