Passionate All night

722 168 75
                                    


پریودم دارم مینویسم امیدوارم اسمات غمگینی نشه🥲😂

++++++++++++++

پسر کوچیکتر با دل امیدوار و بی صبر، سکوت رو به نشونه ی مثبت گرفت و دکمه ی شلوارو باز کرد، سپس زیپش رو با مقداری سختی پایین کشید.
باکسر مشکی آلفا با برآمدگی پدیدار شد، در حالی که پارچه اش به زور بنظر میرسید خودشو نگه داشته در برابر پاره شدن.

سوکجین با انگشتایی که میلرزیدن، لبه ی شورت رو پایین داد و همین حرکت کوچیک باعث شد عضو سخت ناگهانی بیرون بپره.
برای چند لحظه فقط بهش خیره شد.

میدونست عضو آلفاها در رات بزرگتر میشن، ولی هیچوقت تصور نمیکرد به این اندازه که تقریبا دو برابر حالت معمولی بود.
فکر اینکه کمی بعد این قراره واردش بشه و تمام قسمت های درونیش رو با کلفتیش نوازش کنه...
احتمالا به جاهایی میرسید که نمیدونست وجود داره...

این تصورات فقط موجب بااشتیاق تر باز و بسته شدن سوراخ خیسش کرد.
همین الان میخواست واردش بشه و درونش بکوبه.

اما دهانش هم مدام آب اضافی تولید میکرد، انگار اون هم داشت خودشو آماده میکرد تا آلفا راحت واردش بشه.

نمیتونست صبر کنه تا شوهرش رو مزه کنه، پس سرشو جلو برد.
به محض اینکه لباش دور سر عضو بسته شدن، ناله ای عمیق از ته گلوش بیرون داد و پلکاش لرزون روی هم افتادن.

اوه چقدر داغ بود.
سنگین و سفت روی زبونش. و اونقدر کلفت که لباش در بیشترین حالت خودشون کش اومده بودن.
چشماشو نیمه باز کرد و در این حالت به آلفاش نگاهی کرد.

اون مانند یک عقاب بهش خیره بود، و الان نفس هاش مقداری تندتر بودن.

با صدای پاپ مانندی عضو رو از بین لباش بیرون کشید.

بار اول بود که اینکارو برای آلفاش میکرد. میخواست تا جایی که میتونه بهش لذت بده و نشون بده که چقدر امگای خوبیه.

اجازه داد مقداری از آب دهانش روی لباش بیرون بریزه و دوباره سرشو جلو برد.
اینبار بوسه های خیس روی دیک سخت گذاشت و مانند یک گربه لیس های کوچیک روش میزد.

در عین حال که زبونش رو روی قسمت زیر عضو میکشید، مقداری پری کام روی صورتش ریخت و روی لباش سرازیر شد.
دستشو بالا نیارود تا پاکش کنه، بجاش در حالی که به آلفاش خیره بود؛ زبونشو روی لباش کشید و تقریبا ناله ای بیرون داد از مزه ی عمیقی که متعلق به میتش بود.

در حالی که دستاش روی زانوهاش بود، سرشو بیشتر جلو برد تا به ته عضو برسه، از اونجا کامل سطح زبونش رو روش قرار داد و تا سر عضو آروم کشیدش.
چندبار این حرکت رو تکرار کرد، تا موقعی که سطح دیک کاملا خیس شد.

Unwanted Husband/kookjinNơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ